بالاترین درجه بهشت از آن شهدا است
شهید «عباس نعمتی» در وصیتنامهاش مینویسد: «به جنگ با کفار بروید که اگـر هـم شهید شدید به درجه والایی میرسید کـه همـان درجـه اعلـیعلیـین اسـت و بـالاتر از آن درجهای نیست.»
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ شهید عباس نعمتی یکم مهر ۱۳۴۷ در روستای مزج از توابع شهرستان شاهرود به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش خدیجه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگری میکرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم تیر ۱۳۶۶ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت گلوله به پاها، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
بالاترین درجه بهشت از آن شهدا است
ملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است. [1] از همان ابتدا یعنی زمان پیامبر اسلام میبایست مسلمان در مقابل کفر بایستد و به دفاع مقدس خود ادامه دهد و یا کشته شود و یا بکشد که در هر دو صورت پیروزی با اسلام بود و چون منظور انجام وظیفه بود و وظیفه مسلمانان بود که در مقابل کفار بایستند و خونها دهند و درخت اسلام را آبیاری کنند تا اسلام بتواند به تمام جهان گسترش پیدا کند؛ بنابراین الآن هم که میتوان گفت جنگ با صدام جنگ اسلام با تمام کفر است باید مسلمانان به جبهه رفته و در مقابل این صدام جانی ایستادگی کرده و ریشه صدام را قطع کنند و وظیفه شرعی است کسانی که میتوانند، به جبهه بروند و اگر هم شهید شدند به درجه والایی میرسند که همان درجه اعلیعلیین است و بالاتر از آن درجهای نیست.
ای خدا! این قربانی را از ما بپذیر
پسای خانواده من! اگر من لیاقت آن را داشتم و شهید شدم، در شهادت من ناراحت نباشید. چرا که من میبایست یکبار بمیرم و آن مردن چرا که شهادت در راه خدا نباشد و به درجه پیامبران رسیدن نباشد و هم میتوانم شما خانواده عزیز را در آن دنیا مورد شفاعت قرار دهم. اگر شهید شدم در شهادت من فقط بگویید، کهای خدا! این قربانی را از ما بپذیر.
مادرم! به من افتخار کن
ای مادر عزیز! تو در شهادت من خوشحال باش و افتخار کن که چنین فرزندی را داشتی و در راه اسلام هدیه دادی و راه حضرت لیلی [2] را پیش گرفتی و مرا ببخش که برای تو فرزند خوبی نبودم و توای پدر عزیز! افتخار کن که راه حسین (ع) را پیش گرفتی و هیچ ناراحت نباش. شماای خواهران! راه زینب را پیش بگیرید وای و برادران! راه مرا ادامه دهید و امیدوارم که ملت عزیز و پدر و مادر و خواهران و برادران و تمام اقوام مرا ببخشند و حلال کنند. امیدوارم مردم در نماز جمعه، جماعت و دعاها شرکت کنند و قرآن زیاد بخوانند و اگر خانواده من خواستند برای من گریه کنند به یاد حسین (ع) بیفتند و برای او گریه کنند و من از هر کس که طلبی دارم به او میبخشم و اگر مردم از من طلبی دارند از خانواده من بگیرید. در پایان عرضی ندارم به جز ادامه راه من.
********
[1] امام خمینی (ره)
[2] اشاره به همسر امام حسین (ع) و مادر حضرت علیاکبر (ع) دارد. در اصل وصیت، لیلا ذکر شده است.
انتهای خبر/