هر روز با قرآن؛
ترجمه و تفسیر آیه ۷ سوره فتح
صبح خود را با تلاوت آیه هفتم مبارکه فتح، صفحه ۵۱۱ کلامالله مجید آغاز کنیم.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ هر روز، یک آیه از کلام حق را بهصورت متنی بخوانید.
متن و تفسیر آیه هفتم سوره «فتح» به شرح زیر است:
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ
وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا {۷}
و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره شکستناپذیر سنجیدهکار است.
تفسیر:
نزول سکینه بر دلهای مؤ منان
آنچه در آیات گذشته خواندیم مواهب بزرگی بود که خدا در پرتو فتح مبین (صلح حدیبیه) نصیب پیامبر (صلی الله علیه و آله) کرد، اما در آیه مورد بحث از موهبت عظیمی که بر همه مؤ منان مرحمت فرموده بحث میکند، میفرماید: (او کسی است که سکینه و آرامش را بر دلهای مؤ منان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید) (هو الذی انزل السکینة فی قلوب المؤ منین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم).
چرا سکینه و آرامش بر دل آنها فرود نیاید (در حالی که لشکریان آسمانها و زمین از آن خدا است، و خداوند دانا و حکیم است) (و لله جنود السموات
و الارض وکان الله علیما حکیما).
این سکینه چه بود؟
باز لازم است در اینجا به داستان (صلح حدیبیه) بر گردیم و خود را در فضای (حدیبیه) و در جوی که بعد از صلح پیدا شد تصور کنیم، تا به عمق مفهوم آیه آشنا گردیم.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) خوابی دیده بود - رویائی الهی و رحمانی - که با یارانش وارد مسجد الحرام میشوند، و به دنبال آن به عزم زیارت خانه خدا حرکت کرد، غالب اصحاب فکر میکردند تعبیر این خواب و رؤ یای صالحه در همین سفر واقع میشود، در حالی که مقدر چیز دیگری بود این از یکسو.
از سوی دیگر مسلمانان محرم شده بودند و حیوانات قربانی با خود آورده بودند، اما بر خلاف انتظارشان توفیق زیارت خانه خدا نصیب آنها نشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد در همان حدیبیه شتران قربانی را نحر کنند، و از احرام بیرون آیند، کاری که برای آنها بسیار سخت و باورناکردنی بود، چرا که آداب و سنن آنها و نیز دستورات اسلام ایجاب میکرد تا مناسک عمره را انجام ندهند از احرام بیرون نیایند.
از سوی سوم در مواد صلحنامه حدیبیه مطالبی که پذیرش آن بسیار سنگین مینمود، از جمله اینکه اگر کسی از قریش مسلمان شود و به مدینه پناه آورد مسلمانان او را به خانوادهاش تحویل دهند، اما عکس آن لازم نیست!
از سوی چهارم به هنگام تنظیم صلحنامه قریش حاضر نشدند کلمه (رسول الله) کنار نام محمد (صلی الله علیه و آله) باشد، و (سهیل) نماینده قریش با اصرار آن را حذف کرد، و حتی با نوشتن (بسم الله الرحمن الرحیم) نیز موافقت نکرد، و اصرار داشت به جای آن (بسمک اللهم) نوشته شود که با سنت اهل مکه سازگار بود
واضح است این امور هر کدام به تنهائی مطلب ناگواری بود تا چه رسد به مجموع آنها، و به همین جهت تزلزلی در قلوب افراد ضعیف الایمان افتاد، حتی وقتی سوره فتح نازل شد بعضی با تعجب پرسیدند: چه فتحی؟!
اینجا است که باید لطف الهی شامل حال مسلمانان شود و سکینه و آرامش را به دلهای آنها باز گرداند، نه تنها ضعف و فتوری در آنان راه نیابد، بلکه به مصداق (لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم) بر قدرت ایمان آنها افزوده شود، آیه فوق در چنین شرایطی نازل گردید.
(سکینه) در اصل از ماده سکون به معنی آرامش و اطمینان خاطری است که هر گونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل میکند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم میدارد.
این آرامش ممکن است جنبه عقیدتی داشته باشد، و تزلزل اعتقاد را بر طرف سازد، یا جنبه عملی، به گونهای که ثبات قدم و مقاومت و شکیبائی به انسان بخشد، و البته به تناسب بحثهائی که گذشت و تعبیرات خود آیه در اینجا بیشتر ناظر به معنی اول است، در حالی که در آیه ۲۴۸ سوره بقره در داستان طالوت و جالوت بیشتر روی جنبههای عملی تکیه دارد.
جمعی از مفسران برای (سکینه) معانی دیگری ذکر کردهاند که در نهایت بازگشت به همین تفسیر میکند.
جالب اینکه در بعضی از روایات (سکینه) به (ایمان) تفسیر شده و در بعضی دیگر به نسیم بهشتی که در شکل انسانی ظاهر میشود و به مؤ منان آرامش میبخشد.
اینها نیز تاییدی است بر آنچه گفته شده، چرا که (سکینه) زائیده ایمان است و همچون نسیم بهشتی آرامبخش.
این نکته نیز قابل توجه است که در مورد (سکینه) تعبیر به (انزال) شده است، و چنانکه میدانیم این تعبیر در قرآن مجید گاهی به معنی ایجاد و خلقت و بخشش نعمت آمده، و چون از یک مقام عالی به مقام پائین است این تعبیر در آن بکار رفته است.
نکته ها:
۱ - آرامش بینظیر!
اگر ایمان هیچ ثمری جز همین مساءله آرامش نداشت کافی بود که انسان با تمام وجود از آن استقبال کند، تا چه رسد به ثمرات و برکات دیگر.
بررسی حال مؤ منان، و افراد بیایمان، روشنگر این حقیقت است که گروه دوم در یک حال اضطراب و نگرانی دائم به سر میبرند، در حالی که گروه اول از اطمینان خاطر بینظیر بهره مندند، و در سایه آن: هرگز از کسی جز خدا نمیترسند: و لا یخشون احدا الا الله (احزاب - ۳۹).
هرگز ملامتها و سرزنش این و آن در اراده آهنینشان اثر نمیگذارد و لایخافون لومة لائم (مائده - ۵۴).
هرگز به خاطر آنچه از دست دادهاند غمگین نمیشوند، و به آنچه دارند دلبستگی شدید ندارند، و این دو اصل سبب میشود که آرامش روحی آنها به خاطر گذشته و آینده متزلزل نشود لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم (حدید - ۲۳).
و بالاخره هرگز در برابر حوادث سخت سست نمیشوند، و اندوهی به خود راه نمیدهند، و همواره خود را برتر از دشمن میبینند: و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤ منین (آل عمران - ۱۳۹).
مؤ من در میدان حوادث خود را تنها نمیبیند، دست لطف و حمایت خدا را دائما بر سر خویش احساس میکند، و یاری فرشتگان را در وجود خویش لمس میکند.
در حالی که اضطراب حاکم بر افراد بیایمان از خلال گفتار و رفتارشان مخصوصا به هنگام وزش طوفانهای حوادث کاملا محسوس است.
۲ - سلسله مراتب ایمان
ایمان چه به معنی علم و آگاهی و معرفت باشد، و چه به معنی روح تسلیم و پذیرش در برابر حق، دارای درجات و سلسله مراتبی است، چرا که علم، درجات دارد، و پذیرش و تسلیم نیز دارای مراتب مختلفی است، و حتی عشق و شور و محبت تواءم با ایمان نیز متفاوت است.
آیه مورد بحث که میگوید: (لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم) نیز تاءکیدی بر این حقیقت است، و به همین دلیل یک فرد مؤ من هرگز نباید در یک مرحله از ایمان متوقف گردد، او دائما به سوی درجات بالاتر از طریق خودسازی و علم و عمل گام بر میدارد.
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) میخوانیم: ان الایمان عشر درجات بمنزلة السلم یصعد منه مرقاة بعد مرقاة! : (ایمان ده درجه دارد همچون نردبان که پله پله از آن بالا میروند)! .
و در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است: خداوند ایمان را بر هفت سهم تقسیم کرده: نیکی، و صدق و یقین، و رضا، و وفا، و علم، و حلم، سپس آن را در میان مردم توزیع نموده، کسی که تمام این هفت سهم را دارد مؤ من کامل و متعهد است و برای بعضی از مردم یک سهم، دو سهم، و بعضی سه سهم قرار داده، تا به هفت سهم میرسد).
سپس امام (علیه السلام) افزود: (آنچه را وظیفه صاحب دو سهم است بر دوش صاحب یک سهم حمل نکنید، و آنچه مربوط به صاحب سه سهم است بر دوش صاحب دو سهم ننهید مبادا بارشان سنگین شود و به زحمت افتند)!
و از اینجا روشن میشود آنچه از بعضی نقل کردهاند که ایمان کم و زیاد ندارد، بسیار بیاساس است، زیرا نه با واقعیتهای علمی میسازد و نه با روایات اسلامی.
۳ - دو وسیله مهم آرامش
در ذیل آیه مورد بحث دو جمله خواندیم که هر کدام بیانگر یکی از عوامل (سکینه) و آرامش مؤ منان است: نخست جمله (و لله جنود السموات و الارض): (لشکریان آسمانها و زمین از آن خدا و تحت فرمان اویند) سپس جمله (وکان الله علیما حکیما) (خداوند علیم و حکیم است).
اولی به انسان میگوید اگر با خدا باشی تمام قوای زمین و آسمان با تو است، و دومی به او میگوید: خداوند هم نیازها و مشکلات و گرفتاریهای تو را میداند و هم از تلاشها و کوششها و اطاعت و بندگی تو با خبر است.
منبع: تفسیر نمونه
انتهای خبر/