به گزارش شبکه اطلاع‌رسانی «مرصاد»؛ جنگ ۱۲ روزه اخیر، فراتر از یک رویارویی نظامی ساده و نمادی از تحولات عمیق در ساختار فرماندهی، فناوری دفاعی و انسجام ملی ایران محسوب می‌شود، این نبرد نمایانگر ترکیبی از قدرت نرم و سخت بود که پیام‌های راهبردی گسترده‌ای به جهان ارسال کرد. 

مدیریت هوشمندانه رهبر معظم انقلاب، یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت ایران در این جنگ بود؛ ایشان بلافاصله پس از شهادت فرماندهان ارشد، جانشینان آن‌ها را با سرعت و دقت منصوب کردند که این اقدام، ثبات و انسجام فرماندهی را در سطوح کلان حفظ کرد؛ این تجربه بی‌سابقه، نشان از آمادگی ساختاری و تسلط بر روند مدیریت بحران دارد. 

پیشرفت‌های فناورانه ایران در حوزه موشکی نقطه عطفی در تاریخ نظامی کشور به‌شمار می‌رود؛ موشک‌های نقطه‌زن، پهپادهای پیشرفته و توانمندی در نفوذ به سامانه‌های پدافندی پیچیده دشمن، ایران را به قدرت بازدارنده‌ای تبدیل کرده که حتی کشورهای قدرتمندی مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز در مقابله با آن ناتوان مانده‌اند. 

سامانه‌های دفاعی پیشرفته کشورهای حامی صهیونیست‌ها، با وجود استفاده از فناوری‌های نوین، نتوانستند تمامی موشک‌های ایران را رهگیری کنند، این ناکامی ضعف ساختاری در دفاع دشمن را نشان داده و تاکتیک‌های موفق ایران در جنگ الکترونیک و سایبری را به عنوان الگوی جدید نظامی مطرح ساخته است. 

انسجام ملی، بزرگ‌ترین پشتوانه دفاع ایران در این نبرد بود؛ اگرچه اختلافات سیاسی داخلی وجود داشت، اما مردم در برابر تهدید خارجی متحد شدند و پشت رهبر معظم انقلاب و نیروهای مسلح ایستادند؛ این اتحاد تاریخی، سد محکمی در برابر اهداف دشمنان و سرمایه‌ای ارزشمند در امنیت ملی است. 

پیام راهبردی موشک‌های نقطه‌زن ایران بسیار فراتر از بازدارندگی صرف است؛ این موشک‌ها هر نقطه‌ای در شعاع ۲ هزار کیلومتری ایران را در معرض تهدید قرار داده‌اند و همین امر باعث تغییر معادلات سیاسی و نظامی منطقه و عقب‌نشینی دشمنان شده است. 

شکست سامانه‌های دفاعی دشمن و رخداد پدیده‌ای که تحلیل‌گران به آن «خودزنی» می‌گویند، نقطه عطفی در جنگ‌های هوایی و الکترونیکی به حساب می‌آید؛ فناوری و تاکتیک‌های طراحی شده توسط متخصصان ایرانی، نبردهای آینده را در عرصه سایبری و الکترونیک دگرگون ساخته است. 

جنگ ۱۲ روزه اثبات کرد که قدرت نظامی بدون مدیریت هوشمندانه و حمایت مردمی، نمی‌تواند امنیت پایدار را تضمین کند؛ ایران با تلفیق این سه عنصر کلیدی: مدیریت کارآمد، فناوری بومی و انسجام ملی، الگویی عملی و موفق برای حفظ امنیت ملی ارائه داده است. 

این نبرد، بیش از هر چیز، نشانگر عزم راسخ ایران برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود در برابر هر تهدیدی است؛ توان دفاعی ایران پیامی واضح به جهان ارسال کرد که هر گونه تجاوز به خاک این کشور با پاسخ دقیق و مهلک مواجه خواهد شد. 

از سوی دیگر، تحولات منطقه‌ای پس از این نبرد کوتاه‌مدت، اهمیت ایران را به‌عنوان قدرتی تعیین‌کننده در معادلات خاورمیانه بیش از پیش برجسته کرده است؛ همسایگان و بازیگران فرامنطقه‌ای ناچار به بازنگری در راهبردهای خود شده‌اند، چرا که توان دفاعی ایران، معادلات امنیتی را در سراسر منطقه متحول ساخته است. 

همزمان، این جنگ نشان داد که بازدارندگی نوین تنها مبتنی بر توان نظامی نیست؛ بلکه ترکیبی از فناوری پیشرفته، فرماندهی چابک و انسجام اجتماعی است که امنیت ملی را تضمین می‌کند؛ کشورهای منطقه و فراتر از آن، اکنون ناگزیرند به این مدل دفاعی ایران توجه ویژه داشته باشند. 

جنگ ۱۲ روزه تأکید می‌کند که حفظ امنیت و ثبات در منطقه به همکاری و احترام متقابل بازیگران نیاز دارد و ایران با قدرت بازدارنده خود، نقشی کلیدی در تحقق این هدف ایفا می‌کند؛ این پیام، چراغ راهی برای توسعه دیپلماسی دفاعی و تقویت جایگاه ایران در معادلات بین‌المللی خواهد بود. 

افزون بر این، این نبرد، اهمیت آموزش و پژوهش دفاعی را برجسته کرد؛ تجربه‌های کسب‌شده در زمینه توسعه فناوری‌های نظامی و نوآوری در تاکتیک‌های جنگی، سرمایه‌ای است که می‌تواند در بلندمدت امنیت و پیشرفت کشور را تضمین کند. 

همچنین، همکاری میان نهادهای مختلف نظامی، علمی و صنعتی در این دوره، الگویی موفق برای سایر حوزه‌ها محسوب می‌شود و نشان داد که هماهنگی بین بخشی، کلید پیشرفت در شرایط بحرانی است. 

تأثیرات روانی و اجتماعی جنگ ۱۲ روزه نیز قابل توجه است؛ این تجربه باعث تقویت روحیه مقاومت و خودباوری در جامعه شده و پیوند بین ملت و دولت را مستحکم‌تر کرده است. 

در چشم‌انداز آینده، این نبرد الهام‌بخش سیاست‌گذاران و فرماندهان خواهد بود تا با سرمایه‌گذاری بیشتر در فناوری‌های دفاعی و حفظ وحدت ملی، ایران را در مسیر ثبات و امنیت پایدار قرار دهند. 

نویسنده: حجت‌الاسلام والمسلمین احمد زارعی، امام‌جمعه اسلام‌آبادغرب