حالت تاریک
Logo
پنج‌شنبه, 24 آبان 1403
تجربه هم‌سفری با دانش‌آموزان کنگاوری زائر
چند ساعتی که در جوار افلاکیان گذشت؛

تجربه هم‌سفری با دانش‌آموزان کنگاوری زائر

اردوی راهیان نور همواره یکی از برنامه‌هایی است که با هدف آشنایی با سیره شهدا برگزار می‌شود و رنگ و بویی خدایی دارد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاع‌رسانی «مرصاد»؛ سرگرم تنظیم خبرها و مصاحبه‌ها بودم که با صدای زنگ گوشی تلفن همراهم دست از کار کشیدم و تماس را وصل کردم از من دعوت شد که به‌عنوان خبرنگار و عکاس همراه کاروان دانش‌آموزان به مناطق عملیاتی غرب بروم.

 

با اینکه بارها در اردوی راهیان نور شرکت کرده بودم از زمانی که دانش‌آموز بودم تا همین دو ماه پیش که همراه بسیجیان عازم یادمان شهدای پاوه شدیم اما این بار به نظرم تجربه‌ای متفاوت انتظارم را می‌کشید.

 

همسفر شدن با دانش‌آموزان و دیدن حس و حالشان خالی از لطف نبود.

 

صبح امروز برای چندمین بار وسائلم را بررسی کردم مبادا چیزی از قلم افتاده باشد و گزارشم نیمه‌کاره بماند از  باتری دوربین و شارژر موبایل و ضبط صوت گرفته تا کاغذ و خودکاری که همراه همیشگیم بود.

 

از خانه خارج و راهی مراسم بدرقه کاروان شدم قرار بود مراسم با حضور مسئولان ساعت هفت صبح امروز سه‌شنبه هشتم آبان‌ماه از درب مسجد خاتم‌الانبیاء شهرستان آغاز شود.

 

ساعت، یک ربع مانده به هفت بود و کم‌کم بچه‌ها همراه خانواده‌هایشان به محل قرار می‌رسیدند در دست هرکدامشان یک کوله‌پشتی و کلی تنقلات دیده می‌شد و با دیدن دوستانشان مشغول خنده و صحبت می‌شدند.

 

به جمعشان نزدیک شدم و از احساسشان پرسیدم وقتی فهمیدند خبرنگارم با ذوق شروع به صحبت کردند محیا دختر دبیرستانی بود که همراه دختر عمویش که اتفاقاً هم‌کلاسی‌اش هم بود آماده رفتن به مناطق عملیاتی شده بود می‌گفت بارها دوست داشتم که مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس را از نزدیک ببینم اما هر بار به دلیلی این توفیق نصیبم نمی‌شد اما خدا را شاکرم که این بار این سعادت نصیبم شد که به این سفر معنوی بروم.

 

زهرا اما دلیلی متفاوت برای حضورش در این اردو داشت او خود را نوه یکی از جانبازان دوران دفاع مقدس معرفی می‌کند و می‌گوید وقتی پدربزرگم از رشادت‌های همرزمان شهیدش صحبت می‌کرد و اینکه با چه روحیه‌ای آماده جنگ با دشمن شدند به ایرانی بودنم افتخار می‌کردم و حالا می‌خواهم بروم و این صحنه‌های ایثار و شهادت را از نزدیک ببینم.

 

کم‌کم مسئولان و رؤسای ادارات هم آمدند، از بچه‌ها خداحافظی کردم و رفتم تا نظر مدیر آموزش و پرورش شهرستان کنگاور را در خصوص تاثیر این اردو بر نسل جوان جویا شوم.

 

هدف از برگزاری این اردوها ترویج فرهنگ شهادت میان دانش‌آموزان است

 

 

علی‌اشرف حسینی‌مهر با اشاره به اینکه در این اردو دانش‌آموزان دختر مقاطع متوسطه اول و دوم حضور دارند، ابراز داشت: امروز تعداد ۲۲۵ نفر از دانش‌آموزان به همراه همکاران فرهنگی و راویان و مبلغان در قالب پنج اتوبوس راهی مناطق عملیاتی غرب می‌شوند تا در این سفر زیارتی و معنوی راهیان نور حضور پیدا کنند.

 

وی افزود: هدف از برگزاری این اردوها ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در بین دانش‌آموزان است و اینکه دانش‌آموزان با بازدید از این مناطق معنوی عطر حضور شهدا را در زندگی‌شان بیشتر احساس کنند.

 

مدیر اداره آموزش و پرورش کنگاور ابراز امیدواری کرد که این اردوی یک روزه بتواند زمینه آشنایی دانش‌آموزان با مفاهیم و ارزش‌های انقلاب اسلامی را فراهم کند.

 

 

لزوم آشنایی نسل جوان با تهدیدات دشمن

 

در ادامه ایرج صادقی فرماندار کنگاور هم که در مراسم بدرقه دانش‌آموزان حضور داشت هدف از اعزام دانش‌آموزان به مناطق عملیاتی و جنگی در قالب اردوی راهیان نور را آشنایی نسل جوان با مفاهیم ایثار، مقاومت، جهاد و شهادت برشمرد و اذعان داشت: نکته اصلی و کلیدی که در این اردوها وجود دارد این است که دانش‌آموزان با زیارت با معرفت آشنا شوند و بدانند که رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس چه جان‌فشانی‌هایی داشته‌اند و ما بتوانیم این مفاهیم را به نسل حاضر و نسل آینده منتقل کنیم.

 

صادقی، آشنایی نسل جوان با تهدیدات دشمن خصوصاً در حوزه جنگ نرم را بسیار با اهمیت دانست و اذعان داشت: در معرفی شهدا به نسل جوان باید جهاد تبیین صورت بگیرد و جان‌فشانی‌های شهدا توسط راویان هشت سال دفاع مقدس برای دانش‌آموزان تشریح شود تا ان‌شاء‌الله پس از بازگشت از این سفر تغییراتی در سبک زندگی و دیگر حوزه‌های این نسل به وجود آید و ما بتوانیم مدیرانی جهادی و انقلابی تربیت کنیم که در آینده نظام اسلامی نقشی مؤثر و مثمرثمر داشته باشند.

 

بعد از مصاحبه با فرماندار مراسم بدرقه کاروان هم انجام شد و دانش‌آموزان سوار اتوبوس‌ها شدند و به سمت قدمگاه شهدا حرکت کردیم.

 

چیزی از حرکتمان نگذشته بود که راویان دفاع مقدس از رشادت‌های شهدا گفتند و از اینکه وظیفه ما زنده‌نگهداشتن این خاطرات و انتقال سینه به سینه آن است.

 

کمی بعد صدای مداحی یاد امام و شهدا... در اتوبوس طنین‌انداز شد و دل‌هایمان را به کربلای غرب ایران برد که روزگاری نه‌چندان دور منزلگاه عاشقانی بود که به دستور امامشان وارد میدان جهاد شدند و برای آسایش ما حتی از جانشان هم دریغ نکردند.

 

نزدیکی‌های ظهر بود که به یادمان شهدای بازی‌دراز رسیدیم، از پایین کوه که به ارتفاع نگاه می‌کردم مقبره شهدای گمنام مردمک چشمم را نوازش می‌کرد، بچه‌ها با شور و اشتیاق و با قدم‌هایی محکم به سمت شهدای گمنام حرکت می‌کردند در بین مسیر بعضی‌ با پای پیاده طی طریق می‌کردند و بعضی با نوای مداحی‌ها چشمانشان خیس اشک بود.

 

قلم و دریچه دوربین کوچک عکاسی‌ام از توصیف و به تصویر کشیدن این حجم از عشق و ایثار ناتوان بود هرچه بیشتر عکس می‌گرفتم بیشتر می‌فهمیدم که در برابر این اقیانوس عظیم ذره‌ای بیش نیستم اما آب دریا را اگر نتوان کشید ...هم به قدر تشنگی باید چشید و حالا من تشنه‌ای بودم که از دیدن این دریای بیکران از خودگذشتگی سیراب نمی‌شدم.

 

بالاخره به مقبره شهدا رسیدیم نشستیم و زیارت‌نامه خواندیم و باز گوش جان سپردیم به روایت‌هایی از قهرمانان همیشگی این آب و خاک.

 

نماز را هم همانجا اقامه کردیم و شهدا را واسطه قرار دادیم و خدا را قسم دادیم به مقربان درگاهش که مبادا لحظه‌ای از مسیر شهدا منحرف و به بیراهه برویم.

 

حضور در تنگه مرصاد و یادمان شهدای مرصاد آخرین مقصد این سفر یک روزه بود؛ تنگه‌ای که خواب منافقین را آشفته کرد و رویای گرفتن حتی یک وجب از این خاک را به دلشان گذاشت که إِنَّ رَبَّكَ لَبِالمِرصادِ 

به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است! و چه اسم برازنده ای است مرصاد برای اینجا که با دلاوری شیرمردانمان تبدیل به گورستان منافقین کوردلی شد که چشم طمع به این مرز و بوم داشتند.

 

و حالا نسل سوم این انقلاب آمده تا با این شهدا تجدید میثاق کند و بگوید همچون روز اول بر این عهد وفادار است و تا پای جان بر آن وفادار خواهد ماند. 

 

 زینب رشتیانی؛ فعال رسانه

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از