
یادداشت؛
ترامپ و رؤیای پنبهدانه
رئیسجمهور پیشین آمریکا، در بازگشت به عرصه سیاسی، ادعا کرد که مذاکرات با ایران به لحظات نهایی رسیده و مانع دستیابی تهران به سلاح هستهای خواهد شد.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ دونالد ترامپ که با سیاست چماق و هویج بار دیگر به صحنه بازگشته، مدعی است مذاکرات با ایران به لحظات نهایی رسیده و اجازه دستیابی تهران به سلاح هستهای را نخواهد داد. اما این ادعاها تا چه حد با واقعیت همخوانی دارد؟
ترامپ اخیراً اعلام کرده که خیلی زود اتفاقی رخ خواهد داد و این جمله، یادآور وعدههای پیشین اوست که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نگرفتند.
او پیش از خروج از برجام در سال ۱۳۹۷، استراتژی فشار حداکثری را کلید زد و قول داد ایران را پای میز مذاکره بکشاند، اما تا پایان دورهاش در ۲۰۲۱، هیچ تماس یا مذاکرهای شکل نگرفت.
در جریان انتخابات ۲۰۲۰، ترامپ با اطمینان خاطر گفت اگر دوباره انتخاب شود، ایران ظرف یک هفته یا یک ماه با او تماس خواهد گرفت.
این پیشبینی نیز به سرنوشت وعدههای قبلی دچار شد و با شکست او در برابر جو بایدن، به بایگانی تاریخ پیوست. آیا این بار هم شاهد تکرار همان خواب و خیالها هستیم؟
خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، نهتنها ایران را به مذاکره وادار نکرد، بلکه مقاومت تهران را تقویت کرد از سویی تحریمهای سنگین اقتصادی که به ادعای ترامپ قرار بود ایران را تسلیم کند، نتیجهای غیر از افزایش تابآوری ایران در برابر فشارهای خارجی نداشت. این شکست، گواهی بر ناکارآمدی سیاست چماق بدون هویج بود.
ترامپ در اظهارات اخیرش، جو بایدن را آدم احمق خوانده و مدعی شده که لغو تحریمها توسط او، شانس توافق با ایران را از بین برده است. اما واقعیت این است که بایدن نهتنها تحریمها را لغو نکرد، بلکه همان مسیر فشار حداکثری را با استناد به فرمانهای اجرایی ترامپ ادامه داد؛ این تناقض، نشاندهنده بیانضباطی گفتاری ترامپ است.
رهبر انقلاب اسلامی، آیتالله خامنهای، ۶ سال پیش در واکنش به تهدیدهای ترامپ فرمودند: شتر در خواب بیند پنبهدانه. این تعبیر، بهخوبی توهمات رئیسجمهور وقت آمریکا را به تصویر کشید و اما اکنون بهنظر میرسد که ترامپ همچنان در همان خواب به سر میبرد و از واقعیتهای سیاسی ایران بیخبر است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر نشان داده که تهران تسلیم فشارهای یکجانبه نمیشود. تجربه برجام و بدعهدی آمریکا، اعتماد ایران به مذاکره با واشنگتن را به شدت کاهش داده است؛ این در حالی است که ترامپ همچنان گمان میکند با تکرار تهدیدها، میتواند ایران را به زانو درآورد.
فشار حداکثری دشمنان بر ملت و نظام جمهوری اسلامی نهتنها به اهداف خود نرسید، بلکه به انزوای بیشتر آمریکا در عرصه بینالمللی منجر شد؛ متحدان اروپایی واشنگتن، از جمله آلمان و فرانسه، بارها خروج از برجام را محکوم کردند و این شکاف، قدرت مانور آمریکا را محدود کرد. آیا ترامپ از این درسها چیزی آموخته است؟
ادعای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای نیز تکرار اتهامی قدیمی است که هیچگاه با شواهد مستند تأیید نشده است تا جایی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده که فعالیتهای هستهای ایران تحت نظارت است. این ادعاها، بیش از آنکه واقعی باشند، ابزار سیاسی برای فشار بر تهران به نظر میرسند.
ترامپ با این اظهارات، بهدنبال بازسازی وجهه خود در میان هوادارانش است؛ او که در دوره اول ریاستجمهوریاش نتوانست به وعدههایش درباره ایران عمل کند، حالا دوباره همان ترفندها را بهکار گرفته است.
اما آیا این نمایش، مخاطبی خواهد داشت؟
ایران در مقابل این تهدیدها، راهبرد اقتصاد مقاومتی و تقویت روابط با شرق را در پیش گرفته است. توافق ۲۵ساله با چین و گسترش همکاری با روسیه، نشان میدهد که تهران گزینههای جایگزینی برای مقابله با فشارهای غرب دارد؛ این واقعیت، خوابهای پنبهدانهای ترامپ را بیش از پیش دور از دسترس میکند.
در سوی دیگر، بایدن نیز در گذشته نتوانست جایگزین مؤثری برای سیاست شکستخورده فشار حداکثری ارائه دهد و این بنبست، نشاندهنده ضعف ساختاری در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران است.
شاید زمان آن رسیده که واشنگتن از خواب بیدار شود و به جای تهدید، به دیپلماسی واقعی روی آورد.
علیرغم تحریم و فشارهای حداکثری و ایستادگی و عزتمندی به نظر میرسد که ترامپ همچنان در توهم پیروزی سریع بر ایران به سر میبرد؛ اما تاریخ نشان داده که ایران نه با چماق و نه با هویجهای فریبنده، از اصول خود عقبنشینی نمیکند. این پنبهدانه، همچنان در خواب شتر باقی خواهد ماند.
این تحلیل نشان میدهد که سیاستهای تکراری و غیرواقعبینانه، راه به جایی نمیبرند. آیا ترامپ و تیمش روزی از این خواب طولانی بیدار خواهند شد، یا این رؤیاها تا ابد در ذهن او محبوس میمانند؟ بیشک زمان، قاضی نهایی خواهد بود.
مجتبی جنگلینیا؛ فعال رسانهای