افزایش سن ازدواج تحفه ترویج تفکر غربی؛
پیرجوانان قربانیان تهاجم فرهنگی و غفلتزدگی مسئولان
مدتها است زنگ خطر افزایش سن ازدواج به صدا درآمده که البته دلایل مختلفی از تغییر الگوهای ازدواج تا ترس از مسئولیتپذیری افزون بر مسائل اقتصادی و... دارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی «مرصاد»، ازدواج یا نکاح، پیوند زناشویی است که به وسیله جاری شدن صیغه عقد ایجاد میشود.
قرآن ازدواج و قرار گرفتن مردان در کنار همسرانشان را مایه آرامش دانسته و به مسلمانان توصیه کرده که مردان و زنان بیهمسر را همسر دهند.
بر طبق روایات، ازدواج بزرگترین نعمت پس از نعمت اسلام، نگهدارنده نصف یا دو سوم دین و سنت پیامبر اسلام(ص) است.
تدین، خوشاخلاقی و خانواده خوب از ملاکهای سفارششده در روایات برای انتخاب همسر است. از دیدگاه فقها ازدواج بهخودیخود مستحب مؤکد است، اما برای کسی که با ازدواج نکردن به گناه میافتد، واجب است.
در مذهب شیعه امامی ازدواج دو صورت دارد؛ دائم و موقت که در صیغه عقد ازدواج موقت، تعیین مدت ازدواج و مقدار مهریه شرط است و بعد از اتمام آن مدت، زن و شوهر بدون طلاق از هم جدا میشوند.
در کتابهای توضیحالمسائل، احکام فقهی فراوانی برای ازدواج آمده که از مهمترین آنها لزوم خواندن صیغه عقد است و صِرف رضایت زن و مرد، در تحقق ازدواج کافی نیست و اینکه دختر باکره برای ازدواج باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.
ازدواج، با لعان، طلاق، مرگ، تغییر جنسیت، ارتداد و وجود یکی از عوامل فسخ نکاح پایان مییابد و پس از جدایی، زن باید عده نگه دارد.
در این راستا با لیلی صفریقمام، از کارشناسان روانشناسی عمومی، پژوهشگر، محقق و نویسنده درخصوص علل افزایش سن ازدواج به گفتگو نشستهایم که در ادامه آمده است؛
مرصادنیوز: بفرمایید که چرا سن ازدواج بالا رفته است؟
صفریقمام: از پیامدهای زندگی در جامعه امروزی، تغییر در شکل زندگی انسان است، انسان امروز در هر دو بعد فردی و جمعی، شیوهای متفاوت از زندگی را انتخاب کردهاست، یکی از این موارد، اختلاف در شیوه تشکیل بنیان خانواده است که این اختلاف هم دوران قبل از ازدواج و هم دوران پس از ازدواج را در بر میگیرد.
زندگی مجردی در دنیای امروز، تنگناهای عرفی و اجتماعی نسلهای پیشین را ندارد، حق انتخاب انسانها در نحوه انتخاب همسر و روابط اجتماعی گسترده سبب شده، نیاز به ازدواج از یک ضرورت قطعی به یک انتخاب رفتاری تقلیل یابد، اگر فرض ما بر این باشد که ازدواج پیوند بین دو جنس بر پایه روابط پایای جنسی محسوب شود، ازدواج مستلزم انعقاد قراردادی اجتماعی است که مشروعیت روابط جسمانی را موجب شود.
مرصادنیوز: به نظر شما در کشور ما، آیا تغییر در الگوی ازدواج میتواند یکی از شاخصههای بالا رفتن سن ازدواج باشد؟
صفریقمام: بله، تغییر در الگوی ازدواج، یکی از شاخصههای اصلی تغییرات اجتماعی و فرهنگی است. اگر شواهد، نشاندهنده کاهش بسیار در آمار ازدواج و افزایش آمار طلاق باشد، جامعه با فروپاشی خانواده و در نهایت نوعگرایی افراطی رو به رو خواهد شد.
میتوان گفت که منظور از سن ازدواج سنی است که افراد در آن سن به زندگی زناشویی وارد میشوند. طبق بررسیهای به عمل آمده، عوامل تعیینکننده سن ازدواج در زمان گذشته و حال تغییر یافتهاند و تأخیر ازدواج را هم میتوان متغیری درون خانوادگی دانست و هم برون خانوادگی و قطعاً بالا رفتن سن ازدواج عوامل و عواقب گوناگونی دارد.
در کشور ما نیز به دلیل جوانی جمعیت، در حال حاضر جوانان با مسائل مختلفی روبهرو هستند و مسائل و مشکلاتی که جوانان ما را احاطه کرده، باعث بالا رفتن سن ازدواج در کشور شده و این زنگ خطری برای خانواده ها و دولت است که به بررسی جدی و رفع سریع این مشکل به ظاهر سطحی، اما در واقع خطرناک نیاز است.
مرصادنیوز: به نظر شما عوامل بالا رفتن سن ازدواج چیست؟
صفریقمام: عوامل زیادی را میتوان بر شمرد و شاید مهمترین عوامل عبارت باشند از عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که هریک از این عوامل در نوع خودش، برای بالا رفتن سن ازدواج در جامعه امروزی میتواند بسیار حیاتی و مهم باشد.
مثلاً زندگی اجتماعی گرچه یکی از ضروریات حیات انسان است، به طوری که بشر بدون اجتماع قادر به ادامه زندگی نیست، اما با این حال، اگر در برنامهریزی و سیاست اداره جامعه، دقت کافی نشود، مشکلات زیاد به وجود میآید.
مرصادنیوز: یکی از عوامل اجتماعی مهم که در حال حاضر منجر به بالا رفتن سن ازدواج شده بحث تحصیلات است، نظر شما راجع به این مسئله چیست؟
صفریقمام: قطعاً یکی از عوامل مهمی که موجب بالا رفتن سن ازدواج میشود، ادامه تحصیلات است. جوانان ازدواج را با درس خواندن ناسازگار میدانند. به عقیده آنها ازدواج مسئولیتآفرین است و شخص را مقید میسازد.
در نتیجه، سن ازدواج بالارفته و پسران و دختران خلاف میل طبیعی، خویشتن را ملزم میدانند که ازدواج را تا پایان دوره تحصیلات به تأخیر بیندازند و در جامعه امروزی لزوم داشتن یک زندگی قابلقبول و متناسب با توقعات جامعه در جوامع جدید، اغلب مستلزم گذراندن یک دوره بلندمدت تحصیلی است.
کسب مدارک تحصیلی، موجب اعتبار اجتماعی و اقتصادی افراد میشود و زمینه استخدام آسانتر آنها را در مراکز اداری، کارخانهها و... فراهم میکند بنابراین، جوانان و مخصوصاً پسران برای آن که بتوانند در آینده از موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتری برخوردار شوند، ناگزیر هستند دهه سوم زندگی خود را نیز برای تحصیل صرف کنند.
تحصیلات عالی برای زنان بیشتر از این جهت اهمیت یافته که موقعیت اجتماعی آنها را افزایش میدهد. زنانی که تحصیلات بالاتری دارند، معمولاً میتوانند با مردانی ازدواج کنند که از موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردارند.
مرصادنیوز: چرا در حال حاضر، جوانان به امر ازدواج به دیدگاه خوشبختی نگاه نمیکنند؟
صفریقمام: میتوان گفت که شاید دلیل این امر این باشد که با بالا رفتن جرائم و آسیبهای اجتماعی و خانوادگی مانند اعتیاد، بیبند و باری، همسرآزاری، طلاق، روابط سرد همسران، دخالت اطرافیان و مانند آن، نهتنها موجب از هم پاشیدگی خانوادهها شده، بلکه موجب سلب اعتماد جوانان از ازدواج شده درنتیجه جوان امروز به ازدواج به عنوان عامل خوشبختی نگاه نمیکند.
تجربیات زندگی دیگران در امر زناشویی، میتواند در انسان شوق و جاذبه یا تنفر و دافعه ایجاد کند. تجربیات شیرین، همراه با تفاهم و همدلی در زندگی افراد، اشتیاق به تشکیل زندگی را در دیگران تقویت میکند. بالعکس شکستها، منازعات و اختلافات درمیان برخی از خانوادهها به ویژه در میان زوجهای جوان، وحشت و تنفر از ازدواج را موجب میشود.
مرصادنیوز: یکی از موانع مهم در زمینه ازدواج جوانان کشور، بیکاری است، نظر شما در این زمینه چیست؟
صفریقمام: یکی از مهمترین دلایل بالا رفتن سن ازدواج جوانان، که قبلاً اشاراتی به آن شد همان عوامل اقتصادی و بیکاری است، با اینکه غریزه جنسی در جوانان بسیار نیرومند است و آنها را به سوی ازدواج و تشکیل خانواده دعوت میکند، اما وقتی بیکار و بیدرآمد باشند و توانایی تأمین هزینههای ازدواج و زندگی آینده را نداشته باشند، نمیتوانند به موقع ازدواج کنند و ناچار هستند غریزه جنسی را سرکوب کنند و ازدواج را تا پیدا کردن شغل و درآمد مناسب به تأخیر بیندازند.
متأسفانه به دلیل جوانی جمعیت، مشاغل محدود و تقاضای زیاد جوانان برای کار، کشور ما با مشکل بیکاری مواجه است. بنابراین میتوان یکی از مهمترین موانع ازدواج را بیکاری جوانان کشور دانست.
مرصادنیوز: آیا داشتن شغل مناسب، میتواند زمینه را برای عوض کردن دیدگاه جوانان در امر ازدواج مناسب دانست؟
صفریقمام: بله، داشتن شغل مناسب در سن ازدواج مؤثر است. جوانان غالباً زمانی ازدواج میکنند که یقین داشته باشند از عهده تأمین معاش خانواده طبق آداب و رسوم طبقه اجتماعی خود بر خواهند آمد و چون افراد نمیتوانند در سنین معینی مثلاً ۲۰ تا ۲۵ سالگی درآمد کافی داشته باشند، لذا نوع شغل اهمیت پیدا میکند و بهعنوان مانعی اساسی فرا روی ازدواج جوانان قرار میگیرد.
در جامعه کنونی ما نیز نظام مشاغل جدید در برابر مشاغل سنتی آنطور طراحی شده که عموماً از کانال نظام آموزشی میگذرد که خود مستلزم گذراندن سالهای طولانی آموزش است و باعث بالا رفتن سن ازدواج افراد میشود.
جوانان زیادی اعم از بیسواد، کمسواد یا فارغالتحصیل دانشگاهی وجود دارند که به سن ازدواج رسیدهاند، اما کار مناسبی ندارند. این افراد برای زندگی روزمره خود یا چشم به کمک پدر و مادر دوختهاند یا به کارهای نامناسبی نظیر دلالی، سیگارفروشی و... یا در مورد فارغالتحصیلان دانشگاهی به مشاغل غیرتخصصی نظیر منشیگری، فروشندگی و مشاغل کمدرآمد دیگر اشتغال ورزیدهاند و به هیچ وجه امکان تشکیل خانواده و تأمین هزینههای زندگی را ندارند.
در نتیجه با حالت یاس و ناممیدی، با وجود احساس نیاز و علاقه، با مشکلات ازدواج مواجه میشوند و فرضاً اگر با چنین شرایطی ازدواجی انجام گیرد، نهایت آن ناسازگاری و طلاق خواهد بود.
مرصادنیوز: آیا عوامل فرهنگی در بالا رفتن سن ازدواج در جامعه کنونی مؤثر بوده است؟
صفریقمام: بله، اگرچه کشور ما از یک فرهنگ غنی برخوردار است، اما به دلایلی همچون نفوذ فرهنگ غرب و مانند آن، نقش فرهنگ اصیل کشورمان کمرنگ شده است. عوامل فرهنگی را هم میتوان از چند جهت در بالا رفتن سن ازدواج مؤثر دانست، برخی بر این باور هستند که ازدواج باعث ایجاد محدودیت در بسیاری از خواستهها و نیازهای آنها میشود.
از این رو، این افراد ترجیح میدهند مجرد و آزادانه زندگی کنند. این گرایش تنها مختص پسران نیست، برخی از دختران نیز ازدواج را نوعی محدودیت و موجب سلب آزادیهای فردی خود میدانند.
به جرأت میتوان گفت، بیشتر افرادی که ازدواج را عامل محدودکننده آزادیهای فردی میدانند، فلسفه و حقیقت ازدواج را به خوبی درک نکرده و مدافع آزادی به معنای غربی آن هستند.
مرصادنیوز: به نظر شما بین افزایش سن ازدواج و انحرافات اخلاقی میتواند رابطهای وجود داشته باشد؟
صفریقمام: در واقع میتوان گفت که بین افزایش سن ازدواج و انحرافات اخلاقی رابطهای دو سویه برقرار است. برخی پژوهشها نشان میدهند که روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان ارضای جنسی، نیاز به ازدواج را در بین آنها کمرنگ کرده است.
در تحقیقاتی که مشکلات و موانع ازدواج جوانان و به ویژه دختران مورد بررسی قرار گرفته، به این نکته اشاره شده است که برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود به ارتباط با جنس مخالف بسنده میکنند، از این رو روابط آزاد دختر و پسر و وجود زمینههای انحرافی یکی از عوامل افزایش سن ازدواج عنوان شده است.
با توجه به این تحقیقات انجام شده از سوی محققین در این زمینه، روابط آزاد دختر و پسر و امکان بهرهگیری جنسی بدون ازدواج که مسئولیت چندانی بر عهده فرد نمیگذارد، خود یکی از عوامل افزایش سن ازدواج جوانان است.
مرصادنیوز: به نظر شما، عوامل فردی در زمینه بالا رفتن سن ازدواج تا چه حد میتواند دخیل باشد؟
صفریقمام: یکی دیگر از مهمترین علل بالا رفتن سن ازدواج که از دیدگاه فردی بسیار مهم است، موانع فردی مانند؛ سختگیری و وسواس در انتخاب همسر است که فرد از لحاظ روانی درگیر این مسائل میشود و متأسفانه برای حل این موانع فکری، جایی سراغ ندارد که بتواند با پرسش و پاسخ یا بهعبارتی درمان نشخوارهای فکری حاصل از زمینه نامساعد روبرو شده با آن، بتواند به یک خودآگاهی فردی نسبی برسد و برای مقوله ازدواج یک تصمیم قاطع و جدی بگیرد.
به همین علت، از تصمیمگیری درست باز میماند و متأسفانه در محیط، مراکزی که بتواند این گونه مشکلات جوانان را حل کند، نمیبینیم، در گذشته در آموزش و پرورش معلمان دینی و قرآن و مربیان پرورشی متعهد با جوانان و نوجوانان ما در ارتباط بودند و گاهاً با این مشکلات به وجود آمده برخورد درست میکردند، ولی امروزه با اجازه دادن به فرهنگ غربی، نقش چنین معلمانی هم کم شده است و حتی خانوادهها هم راه درمان عوامل فردی را گم کردهاند.
مرصادنیوز: به نظر شما از جمله راه حلهای فرهنگی برای کاهش سن ازدواج چه میتواند باشد؟
صفریقمام: از جمله راه حلهای فرهنگی برای کاهش سن ازدواج در جامعه، تغییر نگرشها و شناخت افراد است که کمک زیادى به تغییر رفتار آنها مىکند و هر تغییرى بدون داشتن زیرساختهاى فکرى محکم، دوامى نخواهد داشت که وظیفه مهم متصدیان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن، این است که در این زمینه، برنامهریزى جدى داشته باشند.
کارهایى که مىتوان در این زمینه انجام داد، عبارتند از ارزش دانستن تأهل زیرا اگر تأهل و همسر داشتن به.عنوان یک ارزش، و تجرد ضد ارزش تلقى شود، همانگونه که در روایات اهل بیت(ع) آمده است، کمک زیادى به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مىکند.
لازمه این کار آن است که فرهنگ دینى در ازدواج، جایگزین فرهنگ مادى شود و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولیاى دین باشد که به آن بهعنوان وسیلهاى براى نزدیک شدن به خدا نگاه مىکردند.
درجهبندى ملاکهاى انتخاب همسر هم حائز اهمیت است چه اینکه در فرهنگ دینى، مهمترین ملاک براى انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است و ملاکهاى دیگر از اهمیت کمترى برخوردارند این در حالى است که در جامعه کنونى ما، ملاکهایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند.
به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند اما به دلیل آنکه رسیدن به این ملاکها، زمان زیادى مىطلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم مىشوند و بدین روى، سن ازدواج افزایش مىیابد.
اگر مسئولان فرهنگى کشور ارزشهاى واقعى را، که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج دهند، نهتنها سن ازدواج کاهش پیدا مىکند، بلکه بسیارى از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.
مرصادنیوز: به عنوان آخرین سؤال، آیا راه حل اجتماعی هم میتواند در این زمینه کمککننده باشد؟
صفریقمام: بله، قطعاً میتواند کمککننده باشد و میتواند یکی از راه حلهای کاهش سن ازدواج در جامعه کنونی باشد. البته، راه حلهای زیادی برای حل معضل بالا رفتن سن ازدواج وجود دارد شاید یکی از راه حلها این باشد که دولتمردان و متصدیان امور اجتماعى وظیفه دارند بهعنوان انجام یک کار جدى، برنامه دقیقى براى حل این مشکل ارائه دهند.
همچنین با تشویق مردم، بهخصوص افراد متمول، جوانان را در این امر یارى دهند. مسلماً اگر دولت و مسئولان امر، قدمى در این راه بگذارند، همه مردم به کمک آنها مىشتابند؛ زیرا این یک مشکل همگانى است و همه افراد به گونهاى با آن درگیر هستند و به عبارتی سادهتر میتوان گفت شرایط ازدواج آسان را برای جوانان فراهم کنند.
و میتوان گفت یکی از دلایلى که جوانان را از ازدواج دور کرده، نداشتن اطلاعات صحیح از ازدواج و وجود بدبینىهاى بى مورد است، بسیارى از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواجش بىاطلاع هستند و برخى هم از افکار ناصحیح و خرافى در این زمینه رنج مىبرند، وجود مراکز مشاوره ازدواج کمک شایانى به جوانان مىکند و دغدغههاى بىمورد آنها را برطرف مىسازد.