یادداشت؛
بیاعتنایی ملت ایران به فراخوانهای معاندان
اگر نگاهی دقیق به موضعگیری رسانههای معاند قبل و بعد از سالگرد فوت مهسا امینی داشته باشیم متوجه سرخوردگی و شکست دشمن در این مرحله از جنگ ترکیبی با نظام جمهوری اسلامی خواهیم شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد، بهمن کریمی* در یادداشتی نوشت؛ اغتشاشات سال گذشته بهار اپوزیسیون بود، اما شرایط آنها امروز به جایی رسیده که حتی غرب هم باورشان ندارد و رهایشان کرده است.اپوزیسیون با موجسازی و موجسواری تلاش داشت ورق را به نفع خود برگرداند، اما شرایط این بار هم مثل همیشه آنگونه که آنها فکر میکردند پیش نرفت.
معاندین و اپوزیسیونی متشکل از سلطنتطلبان، تجزیهطلبان، گروههایی با سابقه تروریستی علیه هموطنان (منافقین)، جمهوریخواهان و دسته جدیدی به نام اپوزیسیون کاسبکار (که با گرفتن پروژه به خاطر پول علیه کشورشان فعالیت میکردند) یک ائتلاف شتر، گاو، پلنگی را شکل دادند که هیچگاه نتوانستند خواسته مردم ایران را نمایندگی کنند و با وجود آنکه شعارشان دموکراسی و آزادی بود، اما نسخهشان برای مردم و ایران، جنگ، تحریم و تجزیه بود.
دشمن فازهای مختلفی را در این بحران پیاده کرد؛ از پمپاژ سنگین احساسات و عواطف برای جریحهدار کردن وجدان جامعه شروع کرد و بلافاصله به صورت مکمل با طرح قبلی پروژه کهنه کشتهسازی کلید خورد؛ پروژهای که این بار کانون توجه خود را به دختران جوان تغییر داده بود.
پروژهای که با استفاده از امپرالیسم خبری دروغین از جمله پنج رسانه معاند فارسیزبان بیبیسیفارسی، ایراناینترنشنال، صدایامریکا، رادیوفردا و منوتو و صفحات مجازی آنها، تنها در ۲۵روز اول اغتشاشات (از ۲۵شهریور سال گذشته) هفت هزار و ۳۱۲ دروغ را درباره حوادث اخیر ایران منتشر کردند.همزمان در خارج از کشور، ضدانقلاب سعی بر راهانداختن یک اجماع جهانی علیه ایران داشت، همچنانکه در بحبوحه اغتشاشات، روزنامه واشنگتنپست فاش کرد فرماندهی نظامی سنتکام آمریکا، تعداد زیادی حساب جعلی مجازی را بر ضد ایران سازماندهی کرده است تا از این طریق ناآرامیها را هر چه بیشتر تحریک کند.
افشای این خبر پنتاگون را وادار به واکنش کرد، به گونهای که کالین کال، معاون پنتاگون مأمور شد در این باره از سنتکام حسابرسی کند و توضیح بخواهد. «کیت کالنبرگ» روزنامهنگار در این زمینه با اشاره به این خبر، اغتشاشات در ایران را نشانه جنگ روانی و رسانهای گسترده با حمایت غرب بر ضد ایران دانست.
تشکیل شورای همبستگی به رهبری رضا پهلوی و تعدادی کوتاهقامت سیاسی، سواستفاده احزاب تجزیهطلب از جمله گروهک کومله به رهبری عبدالله مهتدی و سلبریتیهای مشهور همچون علی کریمی بمباران خبری علیه کشور و درخواستهای مکرر برای حضور میدانی اغتشاشگران در کف خیابانها در کنار فراخوانهای گسترده برای اعتصابها از دیگر اقدامات دشمنان و معاندان بود که هر یک یکی پس از دیگری با شکست مواجه شد.
حال نه تنها زمستان تمام شد و روسیاهی به ذغال ماند بلکه خود اپوزیسیون نیز یکدیگر را نقد کرده و بر قدرت جمهوری اسلامی و ناتوانی خود معترف شدهاند.
همچنانکه سردبیر شبکه فارسیزبان بیبیسی «حسین باستانی» گفته است: اپوزیسیون از فرصت تاریخی مرگ مهسا امینی نتوانست استفاده کند.دشمن از این شکست در بُهت و شوک است و این بیاعتنایی مردم به فراخوان.هایش را با دلایلی مضحک توجیه میکند، اما این شکستها سابقهای چهل و چند ساله در طول تاریخ انقلاب اسلامی دارد که دشمن را مات و مبهوت کرده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مجمع سالیانه یهودیانِ آمریکا میگوید: من از بقای جمهوری اسلامی ایران در شگفتم. بودجهای که در اینجا(آمریکا) برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران تصویب شده است، تنها یکی از صدها طرح و برنامهای است که ما و آمریکا بهکار بستهایم.
اگر بخواهیم نگاهی ژرفاندیشانه به دلایل این شکستها داشته باشیم میتوان به مؤلفههایی از قبیل رهبری امامین انقلاب، اتحاد و بصیرت مردم و روشنگری رسانهها و جریان انقلابی اشاره کرد.
ولی با یک دید کلیتر میتوان همه موارد یاد شده را ذیل کمک و نصرت الهی تقسیمبندی کرد؛ یعنی آن چیزی که بارها و بارها مورد تأکید امامین انقلاب قرار گرفته است.
بیتردید اشکالات و ضعفهایی در داخل بوده است که مخالفان توانستند از آن سوءاستفاده کنند، اما نکته بسیار مهم آن است که ما بتوانیم با واقعبینی و کارآمدی این ضعفها را برطرف کنیم. ریشهیابی و حل سریع مشکلات اقتصادی از یک سو و در عین حال موضوع توجه به آزادیهای مشروع که از طرف رهبری انقلاب بر آن تأکید شده است، میتواند بسیاری از موضوعات روی زمینمانده را برطرف کند.
در واقع میتوان گفت رهبری انقلاب در ادامه ایجاد کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها، موضوع آزادیهای مشروع را به صورت جدیتر مورد تأکید قرار دادند. هر چند ایشان در گذشته هم تأکیداتی بر این امر مهم داشتند، بنابراین لازم است مسئولان با شجاعت و دوراندیشی و کمی فراغت از روزمرگیها، افقهای دوردست را ببینند و بهدنبال حل مسائل جدی کشور باشند.
از دیگر موضوعاتی که باید به صورت جدی و ضربتی روی آن کار کرد، جهاد تبیین و جنگ شناختی و افزایش سواد رسانهای در کشور است؛ امری که میتواند یکی از پاشنههای مهم آشیل کشور را سامان دهد تا دشمنان با اشراف رسانهای بتوانند از این ضعف کشور نهایت استفاده را ببرند.
*فعال رسانهای