فرازی از وصیتنامه شهید «حسین رزاقی»؛
سر قبرم کلمه شهید ننویسید!
شهید «حسین رزاقی» در وصیتنامهاش آورده است: «سر قبرم کلمه شهید ننویسید که من استحقاق شهید شدن در راه خدا را ندارم؛ ولی از خدا میخواهم جانم که اهدا میکنم در راه پیروزی اسلام بر مظاهر کفر، بپذیرد ...»
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ شهید «حسین رزاقی»، بیستم آذر ماه سال ۱۳۴۰، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اسماعیل، بارفروش بود و مادرش عذرا نام داشت و تا سوم متوسطه درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان سرباز ژاندارمری خدمت میکرد، سوم شهریور سال ۱۳۶۲، در سردشت هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و مزارش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید حسین رزاقی:
اما وصیت من؛ شاید در تمام طول این اوراق که مینویسم، کمتر به این مسأله توجه گردد؛ ولی این چیزهایی که مینویسم برای آن است که ضعفهای خودم را بدست آورم. کلاً نه من وصیت کردن بَلدم و نه تا به حال توصیه قابل توجهی به کسی نمودهام؛ ولی همین قدر میدانم که اگر این وصیتنامه برای هیچ کس توصیه نباشد، برای خودم هست. انسان، بودن و شدن است. بودن از آن جهت که دارای سرشت و فطرت خدادادی است و شدن از آن جهت که باید بسوی خدا پرواز کند. این پرواز در مرگ خلاصه نمیشود و همین طور در نفس کشیدن انسانی که فقط زنده است؛ بلکه این پرواز تبلور آن سوخت و قدرتی است که خدا در نهاد انسانها تدارک دیده است.
منتهی بعضی از ما به باطل از این سوخت بهره میگیریم که انشاءالله خدا همه ما را هدایت کند؛ هم ما مسلمانها را که از اسلام به دور افتادهایم و هم آنها را که به دلیل دوری از اسلام به کفر گرویدهاند.
پدر و مادرم حق بزرگی بر گردنم دارند. شاید من نتوانسته باشم حق اولادی را ادا کرده باشم؛ ولی از تمام کسانی که این وصیتنامه را میخوانند و یا میشنوند، میخواهم از آنان رضایت بطلبند. خودم فکر میکنم پاسدار خوبی برای اسلام نبودهام؛ با این حال که امام میگوید: اگر سپاه نبود، کشور هم نبود! اگر به دست کفار کُشته شدم، سر قبرم کلمه شهید ننویسید که من استحقاق شهید شدن در راه خدا را ندارم؛ ولی از خدا میخواهم جان مرا که اهدا میکنم در راه پیروزی اسلام بر مظاهر کفر، بپذیرد.