حالت تاریک
پنج‌شنبه, 06 دی 1403
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه اطلاع رسانی مرصاد هستید؟
یادداشت؛

فطر؛ متاع ایمان و رویش دوباره انسان

فطر؛ متاع ایمان و رویش دوباره انسان

در مرتبه فطر نور خدا در دل انسان رسوخ می‌کند، شرح صدر برای او اتفاق می‌افتد وارد یک عرصه جدید می‌شود و به تحول یافتن دچار می‌شود و تجربه پرواز معنوی و روحی در او متجلی خواهد شد.

به گزارش شبکه اطلاع‌رسانی «مرصاد»؛ زمانی که بذری در خاک قرار می‌گیرد برای بزرگ شدن، این دانه کوچک خاک‌ها را کنار می‌زند و سر از خاک بر می‌دارد و در این مرحله است که با بیرون زدن خود از خاک رشد گیاه شکل می‌گیرد یا وقتی غنچه گل شکفته می‌شود می‌توان به عینه خنده گل را دید.

 فطر در لغت به معنای شکفتن و روئیدن و به معنای بازگشت به اصل و رخ دادن یک نوع جدید است که با قبلی خویش متفاوت است و در فطر می‌توان این نوآوری و تازه بودن را دید. 

در قرآن مفهوم فطر حتی به خداوند هم نسبت داده شده و یکی از صفات خداوند با عنوان فاطرالسموات والارض یاد شده است. اگر انسان در روزه جان و دل خود را پاک کند در این صورت این معنای شکفتن برای او اتفاق می‌افتد و فطر واقعی برای کسانی است که نه فقط در شکل بلکه در محتوا هم این تغییر را در خود ایجاد می‌کنند.

اگر به داستان هابیل و قابیل توجه شود آنچه که باعث شد خداوند قربانی را از هابیل بپذیرد اما از قابیل نه، در واقع در همین بود که قابیل در گیر و دار قالب قربانی بود اما هابیل از قالب گذشته بود و متوجه محتوا شده بود. 

در رمضان فرد به این امر می‌رسد که نفس خود را از هواهای نفسانی بازدارد و اگر فردی از رمضان فقط بهره نخوردن و نیاشامیدن را برده باشد این فرد را باید اسیر همان مفهوم قالب دانست اما روزه‌دار واقعی با در نظر گرفتن قالب، نگاه اصلی خود را به محتوا دارد و نفس خویش را از امور نفسانی و زودگذر دنیایی باز می‌دارد و تماما متوجه خالق می‌شود و بعد از ۳۰ روز از این پیله بیرون می‌آید و رشد خود را شروع می‌کند،  پس فطر واقعی و اصیل را باید برای این دسته از افراد در نظر گرفت.

فطر تولد دیگر است اما این تولد به خواست انسان است و این انسان است که می‌تواند بازآفرینی خویش را رقم بزند و از این نظر انسان خود عامل است، اگر به اهداف روزه توجه شود و آنها را برشمرد که مواردی مانند: تقوا، شکر و رشد را متذکر می‌شوند، فطر بعد از سپری کردن دو مورد دیگر یعنی تقوا و شکر حاصل می‌شود، انسان در مرتبه تقوا خود را نگه می‌دارد از اینکه نفس خود را اسیر شیطان کند و در مرتبه شکر با تحمل رنج گرسنگی و تشنگی خداوند را بر نعمات او سپاس می‌گذارد و وقتی این دو مرحله سپری شد در آن صورت به مرتبه رویش می‌رسد و همانند جوجه‌ای که پوست تخم را می‌شکند و بیرون می‌زند، در این صورت فرد مومن هم رویش و رستن خود را می‌آغازد و چه زیباست این مرحله چرا که روزه برای خداست و این خود اوست که پاداش آن را می‌دهد.

در مرتبه فطر نور خدا در دل انسان رسوخ می‌کند و شرح صدر برای او اتفاق می‌افتد و علامت این صدر این است که فرد فریب دنیا را نمی‌خورد و خود را برای مرگ آماده می‌کند و به این سخن پیامبر جامه عمل می‌پوشاند که می‌میرد قبل از اینکه میرانده شود، در معنای اصیل دینی عید امری درونی است  و چیزی نیست که صرفا در بیرون اتفاق بیفتد و خارج از اراده انسان باشد، بر همین قیاس عید فطر برای انسان شکفتن وجودی است و این جنبه است که برای شخص روزه‌دار وجدآور است به تعبیری عید با رستن و رها شدن مانوس و همراه است.

با عید است که انسان قفل این زندان را می‌شکند و وارد یک عرصه جدید می‌شود و به دیگر شدن و تحول یافتن دچار می‌شود و تجربه پرواز معنوی و روحی در او متجلی خواهد شد، نوروز به عنوان یک عید آئینی نو شدن طبیعت است و فطر نو شدن احوال درونی است و یک طور دیگر زندگی کردن و به رویکرد نو شدن و نو کردن رسیدن.

 در عید انسان مومن به مرحله نو کردن ایمان می‌رسد و نهایت زیبایی هم اتفاقا در همین وضعیت است، در شرایطی که بسیاری از ایمان فقط در مرحله زبانی اکتفا می‌کنند اگر کسی به معنای حقیقی و باطنی نو شدن ایمان برسد باید بر او غبطه خورد چرا که به حیطه‌ای قدم نهاده که برای بسیاری دست‌یافتنی نیست.

ایمان از جنس اراده است نه فقط اینکه فرد به اموری ماورءالطبیعه باور داشته باشد و یک امر ثابت نیست بلکه نقصان و زیادت می‌یابد و همین ایمان وقتی با عمل همراه شود به نهایت کمال نایل خواهد شد اینکه برای بسیاری ایمان حقیقی اتفاق نمی‌افتد به دلیل این است که هواهای نفسانی در دل انسان انباشته شده‌اند و جای ایمان را گرفته‌اند، برای اینکه ایمان در جان انسان بنشیند باید وجود خود را از این ناخالصی‌ها پاک سازد و هزینه آن را بدهد. 

عید کردن همراه قربانی کردن است و برای جای گرفتن ایمان در وجود خویش باید هزینه آن را که همانا سختی، تعب و رنج کشیدن خویشتن است، پرداخت کرد چرا که به تعبیر جناب اسپینوزا فیلسوف معروف هیچ چیز شریفی آسان به دست نمی‌آید چه برسد به اینکه این متاع ایمان باشد و به مجرد اینکه انسان به این مرحله می‌رسد آن نوپوشی و نودوزی ایمانی برای فرد اتفاق می‌افتد و خداوند به چنین کسی رو می‌کند و احوالی تازه در وی متجلی خواهد شد.

هادی چهری؛ فعال فرهنگی و کارشناس ارشد الهیات

 

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از