نصرالله شفیعی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی شبکه اطلاع‌رسانی «مرصاد»؛ اظهار داشت: یک جریان سیاسی‌ که امروز با عنوان اصلاح‌طلب شناخته می‌شود، در دهه ۶۰ خود را جناح چپ می‌نامید و در رده‌های مختلف حاکمیتی حضور داشت. این جریان خود را وفادارترین گروه سیاسی به انقلاب اسلامی و خط امام خمینی (ره) می‌دانست و با تکیه بر شعارهایی چون عدالت‌خواهی، آمریکا‌ستیزی و دفاع از اسلام، خود را پیشتاز تحقق آرمان‌های انقلاب معرفی می‌کرد.

وی افزود: این جریان که طیف‌هایی چون دفتر تحکیم وحدت، مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و برخی گروه‌ها و شخصیت‌های مستقل را در بر می‌گرفت، خود را مصداق اسلام ناب محمدی معرفی می‌کرد و جریان مقابل را که آن‌ها نیز از انقلابیون و پیروان امام بودند، به عنوان نماینده اسلام آمریکایی می‌کوبید.

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی با اشاره به مبانی اقتصادی این جریان تصریح کرد: نگاه اقتصادی چپ‌گرایانه این طیف متأثر از اندیشه‌های کمونیستی و متمایل به اقتصاد دولتی بود؛ اما تجربه تاریخی نشان داد که آن‌ها در عمل پایبندی عمیق به اسلام به عنوان محور تصمیم‌گیری‌ها، به‌ویژه در عرصه حکمرانی نداشتند و بیش از آن‌که به مبانی دینی وفادار باشند، تحت تأثیر فضاها و گرایش‌های جهانی قرار گرفتند.

شفیعی ادامه داد: در دهه ۶۰ که تفکر چپ و اقتصاد دولتی در جهان رواج داشت، این جریان نیز با همان ذهنیت به پیش می‌رفت، اما با فروپاشی شوروی و شکست ایدئولوژیک کمونیسم، دچار پوست‌اندازی شد و در حرکتی متناقض، به سوی غرب و تمدن غربی متمایل شد.

وی تأکید کرد: چپ دیروز به غرب‌گرای امروز تبدیل شد و با کنار گذاشتن همه تعارف‌ها، بازی سیاسی و فرهنگی خود را در میدان غرب آغاز کرد. آ‌ن‌ها توسعه غربی را معیار قرار دادند و برای رسیدن به آن، پذیرش تمام لوازم تمدنی، فکری و فرهنگی غرب را لازم دانستند.

شفیعی در ادامه سخنان خود به مواضع صریح خاتمی به عنوان یکی از چهره‌های پیشتاز این جریان اشاره کرد و گفت: خاتمی که پیش از انقلاب مدتی را در غرب گذرانده بود، نگاه غرب‌گرایانه‌ای داشت که در سال‌های ابتدایی انقلاب مجال ابراز آن را نمی‌یافت. اما بعدها صراحتاً اعلام کرد که توسعه به معنای امروزی آن یک مفهوم غربی است و چاره‌ای جز پذیرش تمدن غرب برای تحقق توسعه وجود ندارد.

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی اظهار کرد: خاتمی در جایی بیان می‌کند: توسعه به طوری که امروز مورد نظر است، امری غربی است اگر مراد از توسعه، همین باشد، چاره‌ای نیست جز این که خواستاران آن به تمدن جدید متمدن شوند باید خرد و منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.

وی افزود: این موضع‌گیری به‌روشنی بیانگر آن است که توسعه‌گرایی در نگاه این جریان، مبتنی بر پذیرش تمام‌قد فرهنگ و تمدن غرب است و در نتیجه، سکولاریسم به عنوان یکی از ارکان اندیشه غربی، جایگزین نگرش دینی در سیاست‌گذاری و حکمرانی می‌شود.

به گفته شفیعی، همین چرخش فکری موجب شد تا از دل جریان چپِ انقلابی که روزی خود را متعهد به دین می‌دانست، سکولاریسم و در نهایت دین‌ستیزی سر برآورد. این جریان پس از پیروزی در دوم خرداد، با عنوان اصلاح‌طلبی در صدد نهادینه‌سازی دیدگاه‌های خود در ساختار سیاسی و فرهنگی کشور برآمد.

وی ادامه داد: یکی از نظریه‌پردازان این جریان به نام «سروش»، صراحتاً دین را ناتوان از مقابله با تمدن غرب می‌داند و عقلانیت مستقل ـ که منظور او تمدن غربی است ـ را تنها راه نجات معرفی می‌کند. سروش گفته است: «تمدن متجدد غرب، ما مسلمانان را دچار بحران هویت کرده و دین توان رویارویی با آن را ندارد... تنها منجی، عقلانیت مستقل است.»

شفیعی در پایان خاطرنشان کرد: از منظر این جریان، عقلانیت مستقل همان منش و جهان‌بینی سکولار غرب است که باید بی‌کم‌ و کاست پذیرفته شود؛ نگاهی که تضاد آشکاری با مبانی انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی (ره) دارد.

انتهای خبر/