
یادداشت؛
۱۷ شهریور و بازخوانی جنایات پهلوی
واقعه ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ نهتنها یکی از نقاط عطف انقلاب بود، بلکه پرده از چهره واقعی استبداد وابسته به غرب برداشت و ماهیت ضد انسانی دستگاه ساواک و نظام شاهنشاهی را برای جهانیان آشکار ساخت.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در حافظه تاریخی ملت ایران به عنوان «جمعه سیاه» ثبت شد؛ روزی که خون صدها نفر از مردم بیگناه تهران بر سنگفرش خیابان و میدان ژاله جاری شد و فریاد حقطلبی آنها در برابر گلولههای رژیم پهلوی خاموش نشد، بلکه شعلههای انقلاب اسلامی را فروزانتر کرد.
این واقعه نهتنها یکی از نقاط عطف انقلاب بود، بلکه پرده از چهره واقعی استبداد وابسته به غرب برداشت و ماهیت ضد انسانی دستگاه ساواک و نظام شاهنشاهی را برای جهانیان آشکار ساخت.
در آن روز، مردم از اقشار مختلف، زن و مرد، پیر و جوان، با دست خالی اما با قلبی سرشار از ایمان و امید به آینده، به میدان ژاله آمدند تا صدای اعتراض خود را علیه ظلم، فساد، وابستگی و سرکوب به گوش حاکمان برسانند. اما رژیم پهلوی که همواره از حضور مردم در خیابانها وحشت داشت، این بار نیز به جای پاسخ به مطالبات مشروع ملت، با فرمان مستقیم ساواک و ارتش، ماشین سرکوب خود را به کار انداخت. میدان ژاله و خیابانهای اطراف به صحنه کشتار وحشیانه مردم تبدیل شد.
گزارشهای متعدد از منابع مختلف حاکی از آن است که در همان روز صدها نفر به شهادت رسیدند و هزاران نفر زخمی شدند. اگرچه رژیم تلاش کرد آمار شهدا را پنهان کند یا با دستکاری در اخبار، ابعاد فاجعه را کوچک جلوه دهد، اما صدای تیراندازیها، پیکرهای خونین و خاطره داغدار خانوادهها چیزی نبود که بتوان آن را از حافظه تاریخی مردم زدود.
ساواک، به عنوان بازوی اطلاعاتی و امنیتی شاه، نقش مستقیم در طراحی و هدایت این سرکوب داشت. از روزهای قبل، ساواک با رصد تحرکات مردمی و گزارشهای محرمانه، از شکلگیری این تجمع آگاه بود و به جای پیشگیری از خشونت، طرح قلع و قمع را به شاه و دولت وقت پیشنهاد داد. این سازمان که سالها با شکنجه، بازداشتهای غیرقانونی و ایجاد فضای رعب و وحشت شناخته میشد، در ۱۷ شهریور نشان داد که مأموریت اصلیاش نه دفاع از امنیت کشور بلکه پاسداری از سلطه شاه و اربابان خارجی اوست.
۱۷ شهریور از این نظر اهمیت دارد که نقطه بازگشتی در روند انقلاب اسلامی به شمار میرود. پیش از آن، برخی هنوز امیدوار بودند که رژیم پهلوی با اصلاحات سطحی یا تغییر دولت، بتواند اعتراضها را مهار کند. اما کشتار بیرحمانه مردم در میدان ژاله تمام پلهای بازگشت را ویران کرد. ملت ایران به این یقین رسیدند که این رژیم اصلاحپذیر نیست و تنها راه رهایی، سرنگونی کامل نظام شاهنشاهی است. همین باور، عزم مردم را راسختر ساخت و موجی تازه از خشم و مقاومت در سراسر کشور به راه انداخت.
پس از جمعه سیاه، اعتصابات گسترده در کارخانهها، بازار و مراکز خدماتی شدت گرفت. دانشجویان و روشنفکران به اعتراضات پیوستند و روحانیون مبارز در منابر و مجالس سخنرانی، کشتار ۱۷ شهریور را محکوم کردند. تصاویر و اخبار این جنایت در سطح بینالمللی نیز بازتاب یافت و افکار عمومی جهان را علیه شاه برانگیخت. حتی متحدان غربی او دریافتند که دیگر امکان حفظ چنین حکومتی وجود ندارد.
از منظر جامعهشناختی، قیام ۱۷ شهریور نماد همبستگی ملی و مقاومت مدنی بود. در آن روز، مردم فارغ از قومیت، طبقه اجتماعی یا گرایش سیاسی، یکپارچه در برابر ظلم ایستادند. خون شهدا سرمایهای شد که انسجام جامعه را تقویت کرد و نسلهای بعدی را به ادامه راه امیدوار ساخت.
اکنون پس از گذشت ۴۷ سال، یاد و خاطره شهدای ۱۷ شهریور همچنان در ذهن و قلب ایرانیان زنده است. میدان ژاله، که امروز به نام «میدان شهدا» شناخته میشود، نماد فداکاری و ایثار مردمی است که برای عزت و آزادی کشور خود از جان گذشتند. این واقعه تاریخی به ما یادآور میشود که استقلال و آزادی آسان به دست نیامده، بلکه با خون بهترین فرزندان این سرزمین آبیاری شده است.
درس ۱۷ شهریور برای نسل امروز آن است که در برابر استبداد، بیعدالتی و سلطه بیگانه، باید ایستاد و فریب وعدههای قدرتهای بزرگ را نخورد. رژیم پهلوی با تکیه بر حمایت آمریکا و انگلیس تصور میکرد میتواند صدای مردم را خاموش کند، اما خون شهدا فریادی شد که هیچ سلاحی قادر به خاموش کردن آن نبود.
در پایان، میتوان گفت قیام ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ یکی از مهمترین حلقههای اتصال تاریخ مبارزات ملت ایران است؛ حلقهای که نشان داد پیروزی تنها در سایه ایثار و مقاومت حاصل میشود. امروز، زنده نگه داشتن یاد آن شهیدان و پاسداشت آرمانهای آنها، وظیفهای تاریخی بر دوش همه ماست تا راه آزادی، استقلال و عدالت ادامه یابد.
نویسنده: جهانبخش زنگنهتبار؛ فعال رسانهای و کارشناس مسائل سیاسی
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!