هر روز با قرآن؛
تلاوت آیات ۶۲ تا ۷۴ سوره مبارکه کهف
صبح خود را با تلاوت آیات ۶۲ تا ۷۴ سوره مبارکه کهف، صفحه ۳۰۱ کلام الله مجید آغاز کنیم.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ هر روز، یک صفحه از کلام حق را بهصورت متنی بخوانید.
متن و معنی آیات ۶۲ تا ۷۴ سوره «کهف» به شرح زیر است:
فَلَمّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِنْ سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا ﴿۶۲﴾
وقتی [از آنجا] گذشتند، موسی به خدمت گزارش گفت: غذای صبح گاهی ما را بیاور که از این سفرمان سختی و خستگیِ بسیار دیدیم. (۶۲)
قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَی الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ ۚ وَاتّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَبًا ﴿۶۳﴾
خدمت گزارش گفت: آیا ندانستی چون کنار آن سنگ جای گرفتیم، من ماهی را از یاد بردم و آن با وضعی شگفت انگیز راه خود را در دریا گرفت و رفت، و جز شیطان از خاطرم نبرد که آن را به یاد داشته باشم. (۶۳)
قَالَ ذَٰلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِ ۚ فَارْتَدّا عَلَیٰ آثَارِهِمَا قَصَصًا ﴿۶۴﴾
موسی گفت: این [جای فراموش کردن ماهی] همان است که ما در طلبش بودیم. پس با پی گرفتن جای پای خود [از راهی که آمده بودند] برگشتند. (۶۴)
فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْمًا ﴿۶۵﴾
پس بندهای از بندگان ما را یافتند که او را از نزد خود رحمتی داده و از پیشگاه خود دانشی ویژه به او آموخته بودیم. (۶۵)
قَالَ لَهُ مُوسَیٰ هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَیٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلّمْتَ رُشْدًا ﴿۶۶﴾
موسی به او گفت: آیا [اذن میدهی که] من تو را [به این هدف] پیروی کنم که از آنچه به تو آموختهاند، مایه رشدی به من بیاموزی؟ (۶۶)
قَالَ إِنّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿۶۷﴾
گفت: [ای موسی!] تو هرگز نمیتوانی بر همراهی من شکیبایی ورزی. (۶۷)
وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَیٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ﴿۶۸﴾
و چگونه میتوانی بر چیزی که به آن احاطه [علمی] نداری شکیبایی ورزی؟ (۶۸)
قَالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْرًا ﴿۶۹﴾
گفت: اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت، و هیچ فرمانی را از تو مخالفت نخواهم کرد. (۶۹)
قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلَا تَسْأَلْنِی عَنْ شَیْءٍ حَتّیٰ أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْرًا ﴿۷۰﴾
گفت: [ای موسی!] اگر دنبال من آمدی، از هیچ چیز از من مپرس تا خودم درباره [حقیقتِ] آن با تو آغاز سخن کنم. (۷۰)
فَانْطَلَقَا حَتَّیٰ إِذَا رَکِبَا فِی السّفِینَةِ خَرَقَهَا ۖ قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَیْئًا إِمْرًا ﴿۷۱﴾
پس هر دو به راه افتادند تا وقتی که در کشتی سوار شدند، او شکافی در کشتی ایجاد کرد. موسی گفت: آیا آن را شکافتی تا سرنشینانش را غرق کنی؟ به راستی که کاری بسیار زشت کردی! (۷۱)
قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿۷۲﴾
گفت: [ای موسی!] آیا نگفتم که تو هرگز نمیتوانی بر همراهی من شکیبایی ورزی؟ (۷۲)
قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا نَسِیتُ وَلَا تُرْهِقْنِی مِنْ أَمْرِی عُسْرًا ﴿۷۳﴾
گفت: مرا بر آنچه از یاد بردم، مؤاخذه مکن و در کارم به من سخت مگیر. (۷۳)
فَانْطَلَقَا حَتَّیٰ إِذَا لَقِیَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُکْرًا ﴿۷۴﴾
پس [هر دو] به راه افتادند تا [زمانی که] به نوجوانی برخوردند؛ پس [بنده ما] او را کشت. موسی گفت: آیا شخص بیگناهی را بدون آنکه کسی را کشته باشد، کُشتی؟ به راستی که کاری بسیار ناپسند مرتکب شدی! (۷۴)
انتهای خبر/