حالت تاریک
Logo
جمعه, 25 آبان 1403
یادداشت:

شانس نظام جمهوری اسلامی یا پلیدی اپوزیسیون

شانس نظام جمهوری اسلامی یا پلیدی اپوزیسیون

اینکه چرا اپوزیسیون چنین رهبرانی ندارند به دو مسئله اساسی بر می گردد آن هم به ماهیت هر دو طرف دعوا یعنی اپوزیسیون و نظام جمهوری اسلامی.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد، نصرالله شفیعی در یادداشتی نوشت: صادق زیبا کلام فعال سیاسی در اعتراض به خارج نشینان که فیلم اعترافاتش به نفع رژیم پهلوی در پیش از پیروزی انقلاب را پخش و افشا کرده‌اند نکاتی را گفته است. او که از افشای این فیلم بسیار عصبانی و ناراحت شده، ضمن اعتراف به این رفتار خیانت آمیزش انتقاداتی نیز از اپوزیسیون کرده است. یکی از نکاتی که گفته این است که مشکل اپوزیسیون در خارج از کشور این است که نلسون ماندلا یا گاندی ندارند که بتواند اعتراضات آن‌ها را علیه ایران رهبری کند.
اینکه چرا اپوزیسیون چنین رهبرانی ندارند به دو مسئله اساسی بر می‌گردد آن هم به ماهیت هر دو طرف دعوا یعنی اپوزیسیون و نظام جمهوری اسلامی.

نکته اول: معمولا رهبر هر قیامی بر گرفته از روحیات و دیدگاه‌های مردمی است که آن رهبر را انتخاب می‌کنند. اپوزیسیون و مخالفین جمهوری اسلامی چه کسانی هستند که نمی‌توانند رهبرانی مثل نلسون ماندلا و گاندی را داشته باشند. اپوزیسیون و مخالفان ایران اسلامی سلطنت طلب‌ها هستند طرفداران کثیف ترین، فاسدترین، دزدترین، جنایتکارترین و وابسته‌ترین رژیم شاهنشاهی در تاریخ ایران که زندگی هر کدام از این فراری‌های رژیم حکایتگر همین نظام سلطنتی است. منافقین بزرگ‌ترین گروه تروریستی که سابقه‌ای جز ترور و جنایت و جاسوسی و وابستگی به بیگانه ندارند. بهایی‌ها و بسیاری از ایرانیان هرزه و فاسدی که برای عیاشی و خوشگذرانی ایران را رها کردند و الان در مقابل نظام جمهوری اسلامی عرض اندام می‌کنند. حساب عده‌ای که با انگیزه‌ی تحصیل یا زندگی به خارج از کشور رفته و به زندگی شخصی خود مشغول‌اند و کاری به این جماعت ندارند جداست. خوب در نظر بگیرید از دل این جماعت فاسد، بی‌ناموس؛ خوشگذران، عیاش و بی‌بند و بار که همه آرمان آن‌ها ماتحت آن هاست چگونه می‌توان انسان‌های بزرگی مثل نلسون ماندلا و گاندی بیرون بیاید! این‌ها شخصیت‌هایی بودند که در طول دوران مبارزه علیه رزیم‌های حاکم بر کشور خود، برای خودشان هیچ چیز نخواستند و هر چه داشتند نثار ملت خویش کردند. این اپوزیسیون بی‌بندوبار و مزدور آمریکا و نوکر بیگانه که زباله خور دولت‌های غربی هستند چگونه می‌توانند نقش یک انسان مصلح را بازی کنند. دارایی، ثروت افسانه‌ای و کاخ ربع رضا پهلوی که عده‌ای سنگ او را به سینه می‌زنند از کجا آمده؟ آیا جز این نیست که حاصل غارت دارایی ملت ایران از سوی پدر دزد او بوده است! اگر قرار است کسی اعتراض کند باید اول به همین بچه دزد اعتراض کند که اگر راست می‌گوید ثروت به غارت رفته‌ی ملت ایران را به آن‌ها برگرداند.
نکته دوم: به ماهیت جمهوری اسلامی بر می‌گردد. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی ماهیتا یک نظام ضد سلطه و ستم و زورگویی است انسان‌های حق طلب نه تنها به خودشان اجازه نمی‌دهند که در برابر این نظام بایستند بلکه در هر جای جهان هم که باشند مدافع چنین نظامی خواهند بود. کما اینکه نلسون ماندلا وقتی پس از ۲۷ سال که از زندان و اسارت آزاد شد به ایران آمد و در جایگاه رهبر کنگره ملی خلق آفریقا به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی شتافت و ایشان را رهبر خود نامید. یا گاندی غیر مسلمان که گفت: من زندگی امام حسین (ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‌ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.
به طور کلی باید گفت مقایسه اعتراضات اپوزیسون فاسد و مزدور خارج از کشور با یک قیام حق طلبانه و آزادی خواهانه مقایسه‌ای کاملا غلط و ناشیانه است. چگونه می‌شود با ژست حق طلبی به مصاف با نظامی رفت که جز دفاع از حق و زدودن ستم از چهره‌ی جهان هدف دیگری ندارد؟ بر همین اساس بابد به ابن قیاس ناشیانه خندید:

از قیاسش خنده آمد خلق را
کو چو خود پنداشت صاحب دلق را

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از