عملیات «طوفان الاقصی» موازنه قوا را تغییر میدهد
استاد دانشگاه تهران تأکید کرد که عملیات «طوفان الاقصی» نتیجه منطقیِ سالها ظلم و ستم رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین است و این رویداد بیسابقه احتمالا توازن قوا را بهشدت تغییر میدهد.
شاید ترس و فرار صهیونیستها بعد از «عملیات طوفان الاقصی» را بتوان بیسابقهترین رویداد در تاریخ مقاومت فلسطین و خود رژیم صهیونیستی نام نهاد؛ عملیاتی که کنترل هفت شهرک صهیونیستنشین را -هرچند به صورت موقت- از کنترل صهیونیستها خارج کرد که دستاوردی مهم برای گروههای مقاومت فلسطین به شمار میرود.
این حملات غافلگیرکننده در حالی انجام شد که همواره رژیم صهیونیستی ادعا میکرد با وجود «گنبد آهنین» هیچ کسی نمیتواند آسیبی به سرزمینهای اشغالی برساند. اگر چه عملیات طوفان الاقصی ضربه مهلکی به پیکره رژیم صهیونیستی وارد و شکست غیر قابل ترمیمی را در ابعاد نظامی و اطلاعاتی به این رژیم تحمیل کرد، صهیونیستها مستاصل از این عملیات در راستای جبران این خسارت اقدام به کشتار وحشیانه مردم غزه کردهاند که همچنان ادامه دارد.
برای بررسی زمینه، ابعاد و پیامدهای عملیات بزرگ طوفان الاقصی، خبرنگار مهر گفتوگویی با دکتر هادی برهانی، استاد مطالعات فلسطین دانشگاه تهران انجام داده که مشروح آن در ادامه میآید.
دلیل اجرای عملیات طوفان الاقصی چیست؟
عملیات طوفان الاقصی نتیجه سیاستهای رژیم صهیونیستی برای اشغال و یهودی سازی خانه فلسطینیها، سرزمین فلسطین، است. هفتاد و پنج سال است که جنایت و پاکسازی نژادی علیه فلسطینیها ادامه دارد. زمینهای آنها مصادره میشود. خانههای آنها ویران میگردد. تمام نشانههای هویت فلسطین به عنوان یک سرزمین اسلامی و عربی نابود میشود تا یک رژیم جعلی یهودی جایگزین آن شود. ملت فلسطین به جان آمده است و تلاش میکند از خود و حقوق خود دفاع کند. آنچه ملت فلسطین در مقابل اسرائیل انجام میدهد همان کاری است که ویتنامیها در برابر آمریکا و فرانسویها و سایر ملل اروپا در برابر اشغالگری و نژادپرستی آلمان نازی کردند. این به منزله آن نیست که همه کارهای آنها درست است اما کلیت حرکت همان چیزی است که هر ملتی در برابر اشغال سرزمین خود و سلب حقوق خود انجام میدهد. تمام قیامها و حرکتهای ملت فلسطین از جمله طوفان الاقصی در این چارچوب قابل فهم است.
اهمیت این عملیات در چیست؟
عملیات طوفان الاقصی یک نقطه عطف در تاریخ مبارزات ملت فلسطین و ملتهای منطقه علیه اسرائیل است. این عملیات موازنه قوا را در معرض دگرگونی جدی قرار داده است. اگر سازمانهای فلسطینی و هم پیمانان آنها بتوانند این نبرد را همانگونه که تا الان پیش رفته، ادامه دهند اسرائیل در موقعیت بسیار دشواری قرار خواهد گرفت و توان آن در حفظ خود و برتری نسبی آن بر رقبا زیر سوال میرود. از این جهت فلسطین و منطقه در نقطه حساسی قرار دارد. رویارویی حماس و ارتش اسرائیل در مقطع فعلی بسیار سرنوشت ساز است. نتیجه این رویارویی بر آینده منطقه و موضوع فلسطین تأثیرات عمیقی برجای خواهد گذاشت و شاید روندهای منطقه راکه تاکنون عمدتاً به نفع رژیم صهیونیستی بوده دچار تغییری جدی نماید. اما اگر ملتهای منطقه دفاع لازم را از مردم فلسطین نداشته باشد شکستی رقم خواهد خورد که تا سالها مردم منطقه باید بهای سنگین آن را بپردازند.
پیامدهای منطقهای حمله اسرائیل به غزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
فشار اسرائیل بر غزه و تلاش این رژیم برای نابود کردن این باریکه و مردم آن لاجرم بر سایر نیروهای منطقه تأثیر میگذارد. مردم منطقه نمیتوانند شاهد کشتار و نابودی ملت فلسطین باشند. الان سال ۱۹۴۸ نیست که مردم جهان از آنچه اتفاق افتاد خبر نشدند و یا بسیار دیر خبردار شدند. الان مردم منطقه شاهد وقایع غزه از طریق پخش مستقیم تلویزیونی هستند. جنایات را میبینند. ویرانیها را میبینند. اجساد متلاشی شده کودکان و زنان را میبینند. این تصاویر دهشتناک مردم منطقه و سازمانهای فعال را در آستانه انفجار قرار داده است. الان مردم در مصر و اردن و لبنان به سوی مرزهای اسرائیل سرازیر شده اند. تحمل مردم منطقه حدی دارد. ذبح دو میلیون انسان بیگناه در وسط دنیای عرب و جهان اسلام و در پیش چشم اعراب و مسلمانان نمیتواند بدون عواقب باشد. نمیتواند تحمل شود. ملتهای عربی در حال جوش و خروش هستند و در صورت تداوم کشتار فلسطینیها کاسه صبر آنها لبریز خواهد شد، خروش آنها به نقطه جوش و انفجار خواهد رسید و تحولاتی را در منطقه رقم خواهد زد که هیچکس نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. منطقه در آستانه انفجار است و اگر منفجر شود از اسرائیل چیزی باقی نخواهد ماند حتی اگر میلیونها نفر به دست اسرائیل کشته شوند.
اهمیت واکنش جهان اسلام در قبال این تحولات چیست؟
تحولات جهان اسلام تحولات امیدوارکننده ای است. کشورهای عربی مانند عربستان و کویت و قطر مواضع خوبی داشته اند. ملتهای اسلامی به حرکت درآمده اند و به دولتها فشار میآورند. دولتها نمیتوانند این فشارها را نادیده بگیرند. اگر این جوش و خروش در منطقه به نوعی نزدیکی و همبستگی و هم افزایی در میان جهان اسلام تبدیل شود تحولی عظیم رقم خواهد خورد. امکانات جهان اسلام بسیار بیش از اسرائیل است. اسرائیل از نظر جغرافیای و همچنین از بسیاری ابعاد دیگر جزیرهای کوچک در اقیانوس کشورهای اسلامی است. برای درک این امر کافی است نگاه گذرا به نقشه خاورمیانه داشته باشیم. اسرائیل ۲۷ هزار کیلومتر مربع در محاصره کامل مساحتی ده میلیونی کشورهای عربی و بیست میلیونی کشورهای اسلامی است. هفت میلیون یهودی اسرائیلی در محاصره صدها میلیون مسلمان زندگی میکنند. اگر جهان اسلام ببارد آب اسرائیل را خواهد برد. مشکل جهان اسلام تفرقه و چند دستگی و تضاد است. اگر کشورهای اسلامی همدیگر و مواضع متفاوت یکدیگر را به رسمیت بشناسند و برای نیل به منافع مشترک همکاری و هماهنگی و هم افزایی داشته باشند قدرت عظیمی تولید خواهد شد که بزرگتر از اسرائیل هم نمیتواند مانع آن شود.
نقش ایران در تقویت اتحاد و هم افزایی در جهان اسلام را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران به عنوان یک کشور مهم اسلامی میتواند در این فرآیند نقش تعیین کنندهای داشته باشد. یکجانبه گرایی از سوی هیچکس، کمکی به موضوع فلسطین نمیکند. باید کشورهای اسلامی به هم نزدیک شوند. باید در یک تعامل مثبت با آنها زمینهای برای اشتراک منافع و مواضع پیدا کرد. حرکتی را سامان داد که در آن هیچیک از کشورهای اسلامی خود را بازنده نبینند و همه متناسب با سیاست و امکانات خود تشریک مساعی نمایند.
اگر همه احساس کنند در سایه اجرای پروژهای مشترک بهره مند و برنده خواهند شد همکاری خواهند نمود. تفاوت مواضع کشورهای مختلف به رسمیت شناخته شود. هر کشوری براساس موضع و شرایط خود میتواند به آرمان فلسطین کمک نماید. یک کشور میتواند پول بدهد، یک کشور میتواند کار سیاسی و دیپلماتیک کند، یک کشور میتواند کار نظامی میکند و … لازم نیست همه یک کار را انجام دهند و مثل هم باشند. لازم است به هم اعتماد داشته باشند و همکاری نمایند. دست از دشمنی علیه یکدیگر بردارند و با برنامههای دیگری مخالفت عملی نکنند. در راه اهدافی مشترک همکاری و هم افزایی نمایند.
اگر کشورهای اسلامی متحد باشند چه در صلح و چه در جنگ پیروز خواهند بود اما بدون اتحاد و همبستگی چه با جنگ چه در صلح شانس زیادی برای پیروزی جدی ندارند. اجلاس پیش روی سازمان همکاری اسلامی فرصتی بی نظیر برای پیگیری این ایده است. ایران گامهای خوبی در زمینه سیاست همسایگی و گسترش روابط با کشورهای عربی برداشته است. تداوم این حرکت میتواند فرصتهای بزرگی برای حمایت از مردم فلسطین و تقویت جایگاه آنها و تضعیف زمینه حضور اسرائیل در منطقه ایجاد نمای