
روانشناس بالینی عنوان کرد:
فرزندپروری فرآیندی پیچیده اما ارزشمند
روانشناس بالینی گفت: فرزندپروری فرآیندی پیچیده اما ارزشمند است که تأثیر مستقیم بر رشد جسمانی، عاطفی، شناختی و اجتماعی کودک دارد.
لیلا پارسا در گفتگو با خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ با اشاره به اهمیت فرزندپروری، تأثیرات آن بر رشد کودک، و شیوههای مختلف تربیت فرزندان اظهار داشت: فرزندپروری به معنای استفاده از شیوههای تغییر و اصلاح رفتار توسط والدین برای مدیریت مشکلات رفتاری کودکان است، این روش به شکلی مؤثر میتواند باعث رشد سالم و همهجانبه کودک شود و بر جنبههای مختلف جسمانی، عاطفی، شناختی و اجتماعی کودک تأثیر بگذارد.
این روانشناس بالینی توضیح داد: فرزندپروری باعث تقویت رابطه والدین و فرزندان و همچنین رشد کودک در ابعاد مختلف میشود، یکی از مهمترین فواید فرزندپروری، ایجاد تعامل مثبت میان والدین و فرزندان است که از طریق آموزش فرزندپروری به والدین میسر میشود، این آموزشها والدین را قادر میسازد تا با تکنیکهای مناسب کمترین تنشها را در روابط خود با فرزندان داشته باشند و ارتباط عاطفی مثبت و مؤثری برقرار کنند و از طریق این فرآیند، والدین میتوانند مهارتهای فرزندپروری خود را ارتقا دهند و در نتیجه فرزندانشان در محیطی امن و حمایتی رشد کنند.
سبکهای فرزندپروری و تأثیر آنها بر تربیت کودکان
پارسا همچنین به بررسی انواع سبکهای فرزندپروری پرداخت و گفت: هر خانوادهای سبک خاص خود را برای تربیت فرزند در پیش میگیرد که میتواند بر شخصیت و رفتار کودک تأثیر زیادی بگذارد، یکی از این سبکها، فرزندپروری سختگیرانه است که در آن والدین دارای انتظارات بالا، محدودیتهای شدید و تنبیههای متعدد هستند؛ در این روش، والدین تعامل کلامی کمتری با فرزند خود دارند و معمولاً روابطی سرد و غیرحمایتی شکل میگیرد. این سبک به تدریج میتواند موجب کاهش اعتماد به نفس کودک شود.
پارسا توصیه کرد: والدین در انتخاب سبکهای تربیتی دقت کافی داشته باشند و در صورت لزوم از شیوههای تربیتی منعطفتر و حمایتگرانهتر استفاده کنند، این امر به کودکان کمک میکند تا هم از نظر عاطفی و هم از نظر اجتماعی رشد کنند و احساس حمایت بیشتری از سوی والدین خود داشته باشند.
وی تصریح کرد: عوامل متعددی در تربیت فرزند تأثیرگذار هستند که یکی از مهمترین آنها ژنتیک است، کودکان با خصوصیات شخصیتی متفاوت متولد میشوند؛ برخی از آنها انعطافپذیر، مهربان و همکاریکننده هستند، در حالی که برخی دیگر ناسازگار، کمانعطاف و تندخو هستند اما این ویژگیها بخشی از سرشت کودک بوده و نباید آنها را غیرقابل تغییر دانست، والدین باید با شناخت ویژگیهای فرزند خود به بهترین شکل ممکن در فرآیند تربیتی او مشارکت کنند و در عین حال، توجه کنند که در تربیت فرزند نمیتوان به سادگی تمام ویژگیهای او را تغییر داد.
ارتباط مؤثر با کودک؛ چگونه به احساسات او پاسخ دهیم؟
وی با اشاره به اینکه یکی از مهمترین نکات در فرزندپروری، نحوه پاسخگویی به احساسات کودک است، توضیح داد: هنگام ابراز احساسات منفی مانند عصبانیت، یأس یا ترس از سوی کودک، نباید این احساسات را نادیده بگیرند، پاسخهای سریع و بیتوجهی میتواند موجب ایجاد فاصله عاطفی میان والدین و فرزندان شود. در عوض، والدین باید به کودک نشان دهند که احساسات او مهم است و او را در درک و پردازش آنها یاری دهند، این کار به کودکان کمک میکند تا احساسات خود را بهتر بشناسند و آنها را به شیوهای سالم و مثبت مدیریت کنند.
این روانشناس بالینی افزود: یکی از راههای مؤثر در بهبود رابطه والدین با فرزند، استفاده از تکنیکهای فرزندپروری است، یکی از این تکنیکها، فن دلگرم کردن کودک است؛ این فن به والدین کمک میکند تا بر نقاط قوت و ویژگیهای مثبت کودک تأکید کنند و به او اعتماد به نفس بدهند، با دلگرم کردن فرزند، او به تواناییهای خود ایمان پیدا میکند و میآموزد که اشتباهات بخشی از فرآیند یادگیری است؛ این رویکرد به کودکان کمک میکند تا در مواجهه با مشکلات و چالشها جرأت بیشتری داشته باشند و از اشتباهات خود درس بگیرند، دلگرم کردن همچنین به والدین این امکان را میدهد که به فرزند خود نشان دهند که حتی در شرایط سخت نیز آنها را حمایت میکنند.
وی خاطرنشان کرد: فنهای دیگری نیز برای بهبود رابطه والدین و فرزندان وجود دارند که یکی از این فنون، «زمان کیفی» است، در این روش، والدین زمان خاصی را برای بازی و تعامل با فرزند خود اختصاص میدهند، این بازیها میتواند شامل بازیهای صفحهای، بازیهای کلامی، کارتبازی یا حتی بازیهای کامپیوتری باشد. بازی کردن نه تنها باعث تقویت رابطه والد و کودک میشود بلکه به رشد شناختی و اجتماعی کودک نیز کمک میکند.
تکنیکهای تشویق و تنبیه در فرزندپروری
وی توضیح داد: یکی از شیوههای مؤثر در تربیت فرزند، استفاده از تکنیکهای تشویق و تنبیه است؛ تشویقهای رفتار محور به فرزند کمک میکند تا رفتارهای مثبت خود را تکرار کند، از سوی دیگر، در مواقعی که کودک رفتاری نامناسب از خود نشان میدهد، تنبیههای متناسب با سن و شرایط او میتواند مؤثر باشد با این حال، استفاده از تنبیه باید به گونهای باشد که کودک بتواند پیام آن را درک کند و از آن به عنوان ابزاری برای یادگیری استفاده نماید.
وی تأکید کرد: یکی از تکنیکهای مؤثر برای مواجهه با بدرفتاریهای خفیف کودکان، «بیتوجهی» است و یکی از رایجترین بدرفتاریها در دوران کودکی، قشقرق به پا کردن است، زمانی که کودک برای رسیدن به خواستههای خود، رفتارهایی چون قشقرق به راه میاندازد، ممکن است از آن به عنوان یک روش مؤثر برای جلب توجه والدین استفاده کند، در این شرایط، والدین باید به جای واکنش فوری، به کودک نشان دهند که این رفتارها نتیجهای نخواهند داشت، بیتوجهی به این رفتارها نه تنها باعث کاهش تکرار آنها میشود، بلکه به کودک یاد میدهد که باید با شیوههای مثبتتری به خواستههای خود برسد.
تکنیکهای برخورد با بدرفتاریهای شدید کودکان
پارسا در ادامه به تکنیکهای مؤثری برای برخورد با بدرفتاریهای شدید اشاره کرد و گفت: یکی از این تکنیکها، «محرومسازی موقت» است؛ در این روش، اگر کودک همچنان به رفتارهای نامناسب خود ادامه دهد، والدین میتوانند او را از یک فعالیت یا امتیاز خاص محروم کنند، به عنوان مثال، میتوانند اسباببازی مورد علاقه کودک را برای مدت کوتاهی از او بگیرند یا او را از فعالیتی که دوست دارد، محروم کنند.
وی افزود: برای کودکان بزرگتر نیز این روشها میتواند به شکلهایی چون محرومیت از امتیازات و محدودیتهای بیشتر در فعالیتهای روزانه اجرا شود. این روشها باعث میشود که کودک متوجه شود که رفتارهای نامناسب پیامدهای منفی دارند و در نتیجه، از آنها اجتناب کند، این تکنیکها به کودکان کمک میکند تا مسئولیتپذیری بیشتری در برابر رفتارهای خود نشان دهند و از طرف دیگر، نظم و انضباط در زندگی روزمره آنها بهبود یابد.
تشویق و تنبیه، سیستم انضباطی فرزندپروری
این روانشناس بالینی ادامه داد: یکی از روشهای معمول در فرزندپروری، استفاده از سیستم تشویق و تنبیه است، این روش به والدین این امکان را میدهد که در برابر رفتارهای مثبت کودک تشویقهایی به عمل آورده و در برابر رفتارهای منفی، تنبیههایی در نظر بگیرند، با این حال استفاده از این سیستم باید بهطور معقول و بهصورت سازنده انجام گیرد، چرا که در غیر این صورت، ممکن است به ایجاد وابستگی کودک به پاداشها و تنبیهها منجر شود و او قادر به پذیرش مسئولیتهای خود نباشد.
وی افزود: در این سیستم، باید به کودک حق انتخاب داده شود، وقتی والدین گزینههای مختلفی را در اختیار کودک قرار میدهند و از او میخواهند تا یک گزینه را انتخاب کند، این کار به او احساس کنترل و مسئولیت میدهد و این انتخابها میتوانند شامل فعالیتهای مختلف یا تصمیمگیری در مورد پیامدهای خاص باشند که کودک میتواند بهطور مستقل از بین آنها انتخاب کند، این کار نهتنها موجب تقویت احساس استقلال در کودک میشود، بلکه به او میآموزد که تصمیمات خود را با مسئولیتپذیری اتخاذ کند.
وی در ادامه سخنان خود فرزندپروری را یک فرآیند پیچیده و در عین حال مؤثر در تربیت فرزندان دانست که به والدین کمک میکند تا روابط بهتری با فرزندان خود برقرار کنند و در عین حال، آنها را برای مواجهه با چالشهای زندگی آماده کنند.
وی تأکید کرد: آموزش فنون و تکنیکهای مناسب فرزندپروری به والدین و توجه به نیازهای عاطفی و روانی کودکان، نقش بسیار مهمی در تربیت نسل آینده دارد و اگر والدین بتوانند از این روشها به درستی استفاده کنند، میتوانند فرزندانی با اعتماد به نفس، مسئولیتپذیر و متعادل تربیت کنند که توانایی مقابله با چالشهای زندگی را دارند.
انتهای خبر/