گزارش؛
بازی پوچ «زن، زندگی، آزادی» در نگاه مهرجویی
مهرجویی در فیلمسازی درباره زنان، نه اداهای فمنیستی درآورد و نه سعی کرد برای زن ایرانی کاسه داغتر از آش شود. او سعی می کرد بدون ادا و اطوار، تصویر درستی از زن ایرانی ارائه دهد.
به گزارش مرصاد و به نقل از راه دانا؛ این روزها همه مشغول نوشتن از مهرجویی و آثار او هستند؛ آثاری که شاید سال هاست دیگر کمتر کسی به سراغ آنها رفته و یا حتی به بهانه ای کوچک از تلویزیون بازپخش شده اند؛ فیلم هایی شبیه لیلا، پری، سارا و یا حتی کمدی هایی مانند اجاره نشین ها و مهمان مامان؛ سطح سلیقه و ذائقه مخاطب به شدت پایین آمده و سلبریتی های عمدتا بی سواد مخاطب را این روزها فقط سرگرم فضای مجازی و صفحات اینستاگرام خودشان کرده اند چون اساسا از روز اول جایی در میان آثار جدی سینمای ایران نداشته اند.
مهرجویی فقید از همان روز اول با ساخت فیلم متفاوت و روشنفکرانه «گاو» تکلیف خودش را با سینما و مخاطب مشخص کرد؛ فیلمی که در زمانه فیلم فارسی های آن سال ها، دنیای متفاوتی داشت و سطح سینمای نه تنها مهرجویی، بلکه سطح سینمای ایران را چندین پله بالاتر برد و بعدها پس از انقلاب نیز با ساخت آثاری همچون اجاره نشین ها، هامون، سه گانه سارا، پری و لیلا و بسیاری دیگر از آثار فاخر و ماندگار سینما نشان داد که سینماگری مولف، خلاق و صاحب سبک است.
مهرجویی علاوه بر اینکه آثاری ماندگار برای سینمای ایران خلق کرده، با برخی فیلم هایش ستارگان بازیگری به سینمای ایران معرفی کرده؛ همان طور که خسرو شکیبایی با «هامون» ستاره می شود، لیلا حاتمی نیز با فیلم لیلای مهرجویی به سینمای ایران معرفی و بدل به ستاره ای در بازیگری می شود.
یکی از نکات مهمی که می شود در کارنامه هنری مهرجویی به آن اشاره کرد و درباره اش کمی حرف زد، نگاه والای او به کلیدواژه «زن» در جامعه ایرانی است. مهرجویی برخلاف برخی سینماگران ایرانی که در آثارشان زن ها را افرادی منفعل، افسرده، تو سری خور و در بهترین حالت خانه دار به تصویر می کشند اما در ظاهر می خواهند نشان دهند که مدافع تمام قد حقوق زنان هستند، او در سه گانه «سارا، پری و لیلا» و در باقی آثارش، زنانی فعال، مدعی، باهوش، مدافع خانواده و استوار در قاب دوربین خود ثبت می کند و حتی در جریانات سال گذشته که علم «زن، زندگی، آزادی» توسط برخی سینماگران برافراشته شد نیز ترجیح داد سکوت اختیار کند و وارد بازی ساختگی و پوشالی این جماعت نرود؛ مهرجویی در فیلمسازی درباره زنان، نه اداهای فمنیستی درآورد و نه سعی کرد برای زن ایرانی کاسه داغتر از آش شود. همان طور که بانو (با بازی بیتا فرهی) علی رغم رفتن همسرش، سعی می کند استقلال خود را حفظ کند و همچنان استوار بماند، لیلای او سعی می کند علیرغم میل باطنی، مطیع سنت ها شود و راضی به ازدواج مجدد شوهرش. اما عشق او به خانواده باعث می شود که رضا دوباره با دختر کوچکش به دنبال او بیاید و او را طلب کند.
مهرجویی سعی می کرد بدون ادا و اطوار، تصویر درستی از زن ایرانی ارائه دهد تا جاییکه نیکی کریمی در سارا و پری با حجاب چادر در فیلم به نمایش در می آید و وقتی از او درباره چرایی استفاده شخصیتهای زن فیلمهایش از چادر (بهطور مشخص پری و سارا) سؤال می شود، صرفا پاسخ می دهد که این واقعیت زنان جامعه ماست.
همین نگاه واقعی به هویت زنان جامعه ایرانی که در فیلم های مهرجویی به تصویر کشیده شده، همین سوژه های به نسبت ساده ای که در سه گانه زنانه مهرجویی نشان داده شده، بدون شک اگر قرار بود به دست فیلمسازان دیگر به نمایش گذاشته شود، بی تردید به منجلاب و چهره ای سیاه و ضد ایرانی بدل می گشت، اما مهرجویی بلد بود که چگونه تصویری درست و واقعی از زن ایرانی خلق کند و شاید به خاطر همین نگاه و اعتقاد بود که اردیبهشت ماه امسال، وقتی برای نمایش فیلم «گاو» در لوکزامبورگ حضور داشت، مورد اذیت و آزار کلامی عده ای برانداز خارج نشین قرار گرفت و با بی اعتنایی آن ها را پس زد.
ابتدای این گزارش حرف از سلبریتی های بی سوادی شد که این روزها صفحات مجازی را قرق کرده اند و حتی برای بازی کردن در آثار مهرجویی هم ناز و ادا در می آوردند؛ پایان این مطلب را با استوری حسین لامعی، منتقد سینما تمام می کنم که خاطره ای از مرحوم مهرجویی درباره همین سلبریتی ها و در ستایش لیلا حاتمی دارد؛ بازیگری که برای اولین بار در فیلم لیلای مهرجویی به سینمای ایران معرفی شد و بعدتر این اتفاق و همراهی را در فیلم هایی چون میکس، آسمان محبوب و نارنجی پوش تکرار کرد.