هر روز با قرآن؛
تلاوت آیات ۲۷۵ تا ۲۸۱ سوره مبارکه بقره

صبح خود را با تلاوت آیات ۲۷۵ تا ۲۸۱ سوره بقره صفحه ۴۷ کلامالله مجید آغاز کنیم.
(آیه ۲۷۵) - بلای رباخواری! به دنبال بحث در باره انفاق در راه خدا و بذل مال برای حمایت از نیازمندان در این آیه و دو آیه بعد، از مسأله رباخواری که درست بر ضد انفاق و یکی از عوامل مهم زندگی طبقاتی و طغیان اشراف بود، سخن میگوید. نخست در یک تشبیه گویا و رسا، حال رباخواران را مجسم میسازد، میفرماید: «کسانی که ربا میخورند، بر نمیخیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان با او دیوانه شده» و نمیتواند تعادل خود را حفظ کند، گاه به زمین میخورد و گاه بر میخیزد (الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلَّا کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ).
آری! رباخواران که قیامشان در دنیا بیرویه و غیر عاقلانه و آمیخته با «ثروت اندوزی جنون آمیز» است، در جهان دیگر نیز بسان دیوانگان محشور میشوند.
سپس به گوشهای از منطق رباخواران اشاره کرده میفرماید: «این به خاطر آن است که آنها گفتند: بیع هم مانند ربا است» و تفاوتی میان این دو نیست. (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا).
یعنی: هر دو از انواع مبادله است که با رضایت طرفین انجام میشود، ولی قرآن در پاسخ آنها میگوید: چگونه این دو ممکن است یکسان باشد «حال آن که خداوند بیع را حلال کرده و ربا را حرام» (وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا).
مسلما این تفاوت، دلیل و فلسفهای داشته که خداوند حکیم به خاطر آن چنین حکمی را صادر کرده است، وعدم توضیح بیشتر قرآن در این باره شاید به خاطر وضوح آن بوده است.
سپس راه را به روی توبهکاران باز گشوده، میفرماید: «هر کس اندرز الهی به او رسد و (از رباخواری) خودداری کند، سودهایی که در سابق (قبل از حکم تحریم ربا) به دست آورده مال او است و کار او به خدا واگذار میشود» و گذشته او را خدا خواهد بخشید (فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهی فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَی اللَّهِ).
«اما کسانی که (به خیره سری ادامه دهند و) باز گردند (و این گناه را همچنان ادامه دهند) آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن میمانند» (وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ). به این ترتیب رباخواری مستمر و دائم سبب میشود که آنها بدون ایمان از دنیا بروند و عاقبتشان تیره و تار گردد.
(آیه ۲۷۶) - در این آیه مقایسهای بین ربا و انفاق در راه خدا میکند، میفرماید: «خداوند ربا را نابود میکند و صدقات را افزایش میدهد» (یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ).
سپس میافزاید: «و خداوند هیچ انسان بسیار ناسپاس گنهکار را (که آن همه برکات انفاق را فراموش کرده و به سراغ آتش سوزان رباخواری میرود) دوست نمیدارد» (وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ).
جمله فوق میگوید: رباخواران نه تنها با ترک انفاق و قرض الحسنه و صرف مال در راه نیازمندیهای عمومی شکر نعمتی که خداوند به آنها ارزانی داشته به جای نمیآورند بلکه آن را وسیله هر گونه ظلم و ستم و گناه و فساد قرار میدهند و طبیعی است که خدا چنین کسانی را دوست نمیدارد.
(آیه ۲۷۷) - در این آیه سخن از گروه با ایمانی میگوید که درست نقطه مقابل ربا خوارانند، میفرماید: «کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و زکات را پرداختند اجر و پاداششان نزد خداست، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین میشوند» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
در برابر رباخواران ناسپاس و گنهکار، کسانی که در پرتو ایمان، خود پرستی را ترک گفته و عواطف فطری خود را زنده کرده و علاوه بر ارتباط با پروردگار و برپاداشتن نماز، به کمک و حمایت نیازمندان میشتابند و از این راه از تراکم ثروت و به وجود آمدن اختلافات طبقاتی و به دنبال آن هزار گونه جنایت جلوگیری میکنند پاداش خود را نزد پروردگار خواهند داشت و در هر دو جهان از نتیجه عمل نیک خود بهرهمند میشوند.
طبیعی است دیگر، عوامل اضطراب و دلهره برای این دسته به وجود نمیآید خطری که در راه سرمایهداران مفتخوار بود و لعن و نفرینهایی که به دنبال آن نثار آنها میشد برای این دسته نیست.
(آیه ۲۷۸) شأن نزول:
پس از نزول آیه ربا «خالد بن ولید» خدمت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله حاضر شده عرضه داشت: پدرم چون با «طائفه ثقیف» معاملات ربوی داشت و مطالباتش را وصول نکرده بود وصیت کرده است مبلغی از سودهای اموال او که هنوز پرداخت نشده است تحویل بگیرم آیا این عمل برای من جائز است؟ این آیه و سه آیه بعد از آن نازل شد و مردم را به شدت از این کار نهی کرد.
تفسیر:
رباخواری یک گناه بینظیر- در این آیه خداوند افراد با ایمان را مخاطب قرار داده و برای تأکید بیشتر در مسأله تحریم ربا میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا بپرهیزید و آنچه از ربا باقی مانده رها کنید اگر ایمان دارید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ).
جالب این که: آیه فوق هم با ایمان به خدا شروع شده و هم با ایمان ختم شده است و در واقع تأکیدی است بر این معنی که رباخواری با روح ایمان سازگار نیست.
(آیه ۲۷۹) - در این آیه لحن سخن را تغییر داده و پس از اندرزهایی که در آیات پیشین گذشت با شدت با رباخواران برخورد کرده هشدار میدهد که اگر به کار خود همچنان ادامه دهند و در برابر حق و عدالت تسلیم نشوند و به مکیدن خون مردم محروم مشغول باشند، پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله ناچار است با توسل به جنگ جلو آنها را بگیرد، میفرماید: «اگر چنین نمیکنید بدانید با جنگ با خدا و رسول او رو برو خواهید بود» (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ).
این همان جنگی است که طبق قانون فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِیءَ إِلی أَمْرِ اللَّهِ «سوره حجرات آیه ۹» «با گروهی که متجاوز است پیکار کنید تا به فرمان خدا گردن نهد» انجام میگیرد.
در هر حال از آیه بالا برمیآید که حکومت اسلامی میتواند با توسل به زور جلو رباخواری را بگیرد. سپس میافزاید: اگر توبه کنید سرمایههای شما از آن شما است نه ستم میکنید، و نه ستم بر شما میشود» (وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ).
یعنی اگر توبه کنید و دستگاه رباخواری را بر چینید حق دارید سرمایههای اصلی خود را که در دست مردم دارید (به استثنای سود) از آنها جمع آوری کنید و این قانون کاملا عادلانه است زیرا که هم از ستم کردن شما بر دیگران جلوگیری میکند و هم از ستم وارد شدن بر شما، و در این صورت نه ظالم خواهید بود و نه مظلوم.
جمله لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ در حقیقت یک شعار وسیع پرمایه اسلامی است که میگوید: به همان نسبت که مسلمانان باید از ستمگری بپرهیزند از تن دادن به ظلم و ستم نیز باید اجتناب کنند اصولا اگر ستمکش نباشد ستمگر کمتر پیدا میشود!
(آیه ۲۸۰) - در این آیه میفرماید: «اگر (بدهکار) دارای سختی و گرفتاری باشد او را تا هنگام توانایی مهلت دهید» (وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی مَیْسَرَةٍ).
در این جا یکی از حقوق بدهکاران را بیان میفرماید که اگر آنها از پرداختن اصل بدهی خود (نه سود) نیز عاجز باشند، نه تنها نباید به رسم جاهلیت سود مضاعفی بر آنها بست و آنها را تحت فشار قرار داد، بلکه باید برای پرداختن اصل بدهی نیز به آنها مهلت داده شود و این یک قانون کلی در باره تمام بدهکاران است.
و در پایان آیه میفرماید: «و (چنانچه قدرت پرداخت ندارند) ببخشید برای شما بهتر است اگر بدانید» (وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
این در واقع گامی فراتر از مسائل حقوقی است، این یک مسأله اخلاقی و انسانی است که بحث حقوقی سابق را تکمیل میکند و احساس کینه توزی و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدل میسازد.
(آیه ۲۸۱) - در این آیه با یک هشدار شدید، مسأله ربا را پایان میدهد و میفرماید: «از روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا باز میگردید» (وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ). «سپس به هر کس آنچه را انجام داده باز پس داده میشود» (ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ). «و به آنها ستمی نخواهد شد» بلکه هر چه میبینند نتیجه اعمال خودشان است (وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).
جالب توجه این که در تفاسیر نقل شده که این آیه آخرین آیهای است که بر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله نازل شده است و با توجه به مضمون آن این موضوع هیچ بعید به نظر نمیرسد.
«رباخواری» از نظر اخلاقی اثر فوق العاده بدی در روحیه وام گیرنده به جا میگذارد و کینه او را در دل خودش مییابد و پیوند تعاون و همکاری اجتماعی را بین افراد و ملتها سست میکند.
در روایات اسلامی در مورد تحریم ربا میخوانیم: هشام بن سالم میگوید، امام صادق علیه السّلام فرمودند: انّما حرّم اللّه عزّ و جلّ الرّبوا لکیلا یمتنع النّاس من اصطناع المعروف: «خداوند ربا را حرام کرده تا مردم از کار نیک امتناع نورزند». «برای شرح بیشتر در باره زیانهای رباخواری به کتاب «خطوط اساسی اقتصاد اسلامی» نوشته آیة اللّه مکارم شیرازی مراجعه فرمائید. »
«برگزیدهی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی» (آیه ۲۷۵) - بلای رباخواری! به دنبال بحث در باره انفاق در راه خدا و بذل مال برای حمایت از نیازمندان در این آیه و دو آیه بعد، از مسأله رباخواری که درست بر ضد انفاق و یکی از عوامل مهم زندگی طبقاتی و طغیان اشراف بود، سخن میگوید. نخست در یک تشبیه گویا و رسا، حال رباخواران را مجسم میسازد، میفرماید: «کسانی که ربا میخورند، بر نمیخیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان با او دیوانه شده» و نمیتواند تعادل خود را حفظ کند، گاه به زمین میخورد و گاه بر میخیزد (الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلَّا کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ).
آری! رباخواران که قیامشان در دنیا بیرویه و غیر عاقلانه و آمیخته با «ثروت اندوزی جنون آمیز» است، در جهان دیگر نیز بسان دیوانگان محشور میشوند.
سپس به گوشهای از منطق رباخواران اشاره کرده میفرماید: «این به خاطر آن است که آنها گفتند: بیع هم مانند ربا است» و تفاوتی میان این دو نیست. (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا).
یعنی: هر دو از انواع مبادله است که با رضایت طرفین انجام میشود، ولی قرآن در پاسخ آنها میگوید: چگونه این دو ممکن است یکسان باشد «حال آن که خداوند بیع را حلال کرده و ربا را حرام» (وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا).
مسلما این تفاوت، دلیل و فلسفهای داشته که خداوند حکیم به خاطر آن چنین حکمی را صادر کرده است، وعدم توضیح بیشتر قرآن در این باره شاید به خاطر وضوح آن بوده است.
سپس راه را به روی توبهکاران باز گشوده، میفرماید: «هر کس اندرز الهی به او رسد و (از رباخواری) خودداری کند، سودهایی که در سابق (قبل از حکم تحریم ربا) به دست آورده مال او است و کار او به خدا واگذار میشود» و گذشته او را خدا خواهد بخشید (فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهی فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَی اللَّهِ).
«اما کسانی که (به خیره سری ادامه دهند و) باز گردند (و این گناه را همچنان ادامه دهند) آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن میمانند» (وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ). به این ترتیب رباخواری مستمر و دائم سبب میشود که آنها بدون ایمان از دنیا بروند و عاقبتشان تیره و تار گردد.
(آیه ۲۷۶) - در این آیه مقایسهای بین ربا و انفاق در راه خدا میکند، میفرماید: «خداوند ربا را نابود میکند و صدقات را افزایش میدهد» (یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ).
سپس میافزاید: «و خداوند هیچ انسان بسیار ناسپاس گنهکار را (که آن همه برکات انفاق را فراموش کرده و به سراغ آتش سوزان رباخواری میرود) دوست نمیدارد» (وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ).
جمله فوق میگوید: رباخواران نه تنها با ترک انفاق و قرض الحسنه و صرف مال در راه نیازمندیهای عمومی شکر نعمتی که خداوند به آنها ارزانی داشته به جای نمیآورند بلکه آن را وسیله هر گونه ظلم و ستم و گناه و فساد قرار میدهند و طبیعی است که خدا چنین کسانی را دوست نمیدارد.
(آیه ۲۷۷) - در این آیه سخن از گروه با ایمانی میگوید که درست نقطه مقابل ربا خوارانند، میفرماید: «کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و زکات را پرداختند اجر و پاداششان نزد خداست، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین میشوند» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
در برابر رباخواران ناسپاس و گنهکار، کسانی که در پرتو ایمان، خود پرستی را ترک گفته و عواطف فطری خود را زنده کرده و علاوه بر ارتباط با پروردگار و برپاداشتن نماز، به کمک و حمایت نیازمندان میشتابند و از این راه از تراکم ثروت و به وجود آمدن اختلافات طبقاتی و به دنبال آن هزار گونه جنایت جلوگیری میکنند پاداش خود را نزد پروردگار خواهند داشت و در هر دو جهان از نتیجه عمل نیک خود بهرهمند میشوند.
طبیعی است دیگر، عوامل اضطراب و دلهره برای این دسته به وجود نمیآید خطری که در راه سرمایهداران مفتخوار بود و لعن و نفرینهایی که به دنبال آن نثار آنها میشد برای این دسته نیست.
(آیه ۲۷۸) شأن نزول:
پس از نزول آیه ربا «خالد بن ولید» خدمت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله حاضر شده عرضه داشت: پدرم چون با «طائفه ثقیف» معاملات ربوی داشت و مطالباتش را وصول نکرده بود وصیت کرده است مبلغی از سودهای اموال او که هنوز پرداخت نشده است تحویل بگیرم آیا این عمل برای من جائز است؟ این آیه و سه آیه بعد از آن نازل شد و مردم را به شدت از این کار نهی کرد.
تفسیر:
رباخواری یک گناه بینظیر- در این آیه خداوند افراد با ایمان را مخاطب قرار داده و برای تأکید بیشتر در مسأله تحریم ربا میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا بپرهیزید و آنچه از ربا باقی مانده رها کنید اگر ایمان دارید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ).
جالب این که: آیه فوق هم با ایمان به خدا شروع شده و هم با ایمان ختم شده است و در واقع تأکیدی است بر این معنی که رباخواری با روح ایمان سازگار نیست.
(آیه ۲۷۹) - در این آیه لحن سخن را تغییر داده و پس از اندرزهایی که در آیات پیشین گذشت با شدت با رباخواران برخورد کرده هشدار میدهد که اگر به کار خود همچنان ادامه دهند و در برابر حق و عدالت تسلیم نشوند و به مکیدن خون مردم محروم مشغول باشند، پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله ناچار است با توسل به جنگ جلو آنها را بگیرد، میفرماید: «اگر چنین نمیکنید بدانید با جنگ با خدا و رسول او رو برو خواهید بود» (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ).
این همان جنگی است که طبق قانون فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِیءَ إِلی أَمْرِ اللَّهِ «سوره حجرات آیه ۹» «با گروهی که متجاوز است پیکار کنید تا به فرمان خدا گردن نهد» انجام میگیرد.
در هر حال از آیه بالا برمیآید که حکومت اسلامی میتواند با توسل به زور جلو رباخواری را بگیرد. سپس میافزاید: اگر توبه کنید سرمایههای شما از آن شما است نه ستم میکنید، و نه ستم بر شما میشود» (وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ).
یعنی اگر توبه کنید و دستگاه رباخواری را بر چینید حق دارید سرمایههای اصلی خود را که در دست مردم دارید (به استثنای سود) از آنها جمع آوری کنید و این قانون کاملا عادلانه است زیرا که هم از ستم کردن شما بر دیگران جلوگیری میکند و هم از ستم وارد شدن بر شما، و در این صورت نه ظالم خواهید بود و نه مظلوم.
جمله لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ در حقیقت یک شعار وسیع پرمایه اسلامی است که میگوید: به همان نسبت که مسلمانان باید از ستمگری بپرهیزند از تن دادن به ظلم و ستم نیز باید اجتناب کنند اصولا اگر ستمکش نباشد ستمگر کمتر پیدا میشود!
(آیه ۲۸۰) - در این آیه میفرماید: «اگر (بدهکار) دارای سختی و گرفتاری باشد او را تا هنگام توانایی مهلت دهید» (وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی مَیْسَرَةٍ).
در این جا یکی از حقوق بدهکاران را بیان میفرماید که اگر آنها از پرداختن اصل بدهی خود (نه سود) نیز عاجز باشند، نه تنها نباید به رسم جاهلیت سود مضاعفی بر آنها بست و آنها را تحت فشار قرار داد، بلکه باید برای پرداختن اصل بدهی نیز به آنها مهلت داده شود و این یک قانون کلی در باره تمام بدهکاران است.
و در پایان آیه میفرماید: «و (چنانچه قدرت پرداخت ندارند) ببخشید برای شما بهتر است اگر بدانید» (وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
این در واقع گامی فراتر از مسائل حقوقی است، این یک مسأله اخلاقی و انسانی است که بحث حقوقی سابق را تکمیل میکند و احساس کینه توزی و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدل میسازد.
(آیه ۲۸۱) - در این آیه با یک هشدار شدید، مسأله ربا را پایان میدهد و میفرماید: «از روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا باز میگردید» (وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ). «سپس به هر کس آنچه را انجام داده باز پس داده میشود» (ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ). «و به آنها ستمی نخواهد شد» بلکه هر چه میبینند نتیجه اعمال خودشان است (وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).
جالب توجه این که در تفاسیر نقل شده که این آیه آخرین آیهای است که بر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله نازل شده است و با توجه به مضمون آن این موضوع هیچ بعید به نظر نمیرسد.
«رباخواری» از نظر اخلاقی اثر فوق العاده بدی در روحیه وام گیرنده به جا میگذارد و کینه او را در دل خودش مییابد و پیوند تعاون و همکاری اجتماعی را بین افراد و ملتها سست میکند.
در روایات اسلامی در مورد تحریم ربا میخوانیم: هشام بن سالم میگوید، امام صادق علیه السّلام فرمودند: انّما حرّم اللّه عزّ و جلّ الرّبوا لکیلا یمتنع النّاس من اصطناع المعروف: «خداوند ربا را حرام کرده تا مردم از کار نیک امتناع نورزند». «برای شرح بیشتر در باره زیانهای رباخواری به کتاب «خطوط اساسی اقتصاد اسلامی» نوشته آیة اللّه مکارم شیرازی مراجعه فرمائید. »
«برگزیدهی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی»
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!