حالت تاریک
شنبه, 10 آبان 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه اطلاع رسانی مرصاد هستید؟
جان ناقابل خویش را فدای اسلام کردم
وصیت‌نامه شهید «ابوالحسن یاری»؛

جان ناقابل خویش را فدای اسلام کردم

شهید «ابوالحسن یاری» در فرازی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: از خانواده خود تقاضا دارم که برای من گریه و زاری نکنند تا دشمن بداند که ناآگاهانه قدم برنداشتم و دوست بداند که جان ناقابل خویش را فدای اسلام و امام کردم.

به گزارش شبکه اطلاع‌رسانی «مرصاد»؛ شهید «ابوالحسن یاری» در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده متوسط چشم بر جهاتن گشود و در طول عمر کوتاهش ظلمی را که از دستگاه شاه به ملت مظلوم روا می‌شد به خوبی می‌دید به همین دلیل در جریان قیام شکوهمند انقلاب اسلامی ایران با شرکت فعال در تظاهرات و راهپیمائی‌ها علیه رژیم سفاک شاهنشاهی مبارزه می‌کرد. 

بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به این ارگان انقلابی پیوست و تمام زندگیش در دفاع و حراست از انقلاب اسلامی و مبارزه با تجاوزگران خلاصه می‌شد و به عنوان شاگرد مکتب امام حسین (ع) به گفته‌های رهبرش جامه عمل پوشاند و در اوقات بیکاری دائما در حال مطالعه و تفکر در آیات قرآن و نهج‌البلاغه بود و سفارش می‌کرد هیچگاه وقت خود را بیهوده نگذرانید و خود نیز همیشه تشنه آموختن بود و آموختن او وقتی مضاعف می‌شد که آگاهیش را در خدمت و گشودن گره‌های مشکلات مردم به کار می‌برد. 

وی جنگ تحمیلی نیز خدمات چشم‌گیری انجام داد و سرانجام در تاریخ ۲۷ آبان سال ۱۳۵۹ در جبهه سر پل‌ذهاب شربت شهادت نوشید و به خیل عظیم شهدای انقلاب پیوست. 

فرازی از وصیت‌نامه شهید «ابوالحسن یاری» 

وقتی این وصیت‌نامه به دست شما می‌رسد که من شهید شده‌ام؛ از خانواده خود تقاضا دارم که برای من گریه و زاری نکنند و تسکین دهنده اقوام و آشنایان باشند تا دشمن بداند که ناآگاهانه قدم برنداشتم و دوست بداند که جان ناقابل خویش را فدای اسلام و امام کردم؛ امیدوارم که وارثان خون شهدا به اهداف آن‌ها ارج گذاشته و پیرو راه آن‌ها باشند. 

منبع: نوید شاهد

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!