
معراجیهای کرمانشاه؛
جاویدالاثری که با کاروان شهدا بازگشت
پس از ۱۳ سال جاویدالاثری، پیکر مطهر شهید حشمتالله امینی، فرمانده مؤمن و رشید دوران دفاع مقدس، شناسایی و همراه با کاروان شهدای شلمچه به مشهد مقدس منتقل شده بود تا در جوار بارگاه منور امام رضا علیهالسلام زیارت شود.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ شهید «حشمتالله امینی» در سال ۱۳۴۵ در شهرستان شهیدپرور سرپلذهاب دیده به جهان گشود؛ از همان دوران نوجوانی روحی عارفانه و معنوی داشت و دنیا را پلی برای رسیدن به سرمنزل ابدی میدانست و از تعلقات دنیوی فاصله گرفته بود.
وی انس عمیقی با ادعیه و زیارات داشت. بر خواندن دعای عهد در هر صبح تأکید میکرد و برای دعای توسل، کمیل، عاشورا و ذکر مصائب اهلبیت (ع) اهمیت ویژهای قائل بود. همواره با وضو و ذکر زندگی میکرد.
شهید امینی آرام، باوقار و متین بود. کم میخندید، اما شوخی میکرد؛ البته در جای خود بسیار جدی بود. از غیبت بهشدت پرهیز میکرد و اجازه نمیداد کسی در حضورش غیبت کند. قرآن و مفاتیح همیشه همراهش بود.
این شهید والامقام در عملیاتهای متعددی چون بدر، نصر، فتح، قادر، ظفر، شلمچه، عاشورا، والفجرها، کربلاها و دیگر نبردهای مهم حضور فعال و مؤثر داشت. از غرب تا جنوب کشور، در کوهها، بیابانها و رودخانهها، رد پای جهادش هویدا بود.
نام مناطقی چون دزفول، کارون، کرخه، اروند، سیروان، اروندرود، خلیج فارس، هورهای جزیره مجنون، جزیره مینو، امالقصر، امالرصاص، بصره، فاو و… با مجاهدتهای این شهید بزرگوار پیوند خورده و با یاد او زنده است.
در عملیات والفجر ۹ مجروح شد اما همچنان پرتوان و ثابتقدم به رزم ادامه داد. اشکهای عاشقانه و نالههای شبانهاش در دل شب، همرزمان را به گریه و تضرع وادار میکرد. نمازش را در تاریکی و سکوت شب میخواند.
در عملیات کربلای ۵، با آنکه خواهرزادهاش، شهید علیاشرف سلیمانی، در مقابل چشمانش مورد اصابت مستقیم دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید، کوچکترین خللی در ارادهاش پدید نیامد و همچنان به مبارزه ادامه داد.
گاه در مناطق عملیاتی مانند کارون، دزفول، مجنون و سردشت، هنگام برخاستن از خواب جای خالیاش دیده میشد. میفهمیدند که در دل تاریکی ایستاده و با خدای خود خلوت کرده است. سجدههایش، طعم حلاوت مناجات داشت.
همه دریافته بودند که او اهل پرواز است و دیگر به این دنیا تعلقی ندارد. در غروب جمعهای که به شب عملیات نصر ۷ ختم میشد، در رودخانه سردشت غسل شهادت انجام داد؛ غسلی که نشان از کوچ قریبالوقوعش داشت.
با اینکه گردان حمزه، تحت فرماندهی او، در خط پشتیبانی مستقر بود، اما خود جدا از گروهانش، به همراه گردان خطشکن تیپ نبیاکرم (ص) وارد خط عملیات شد. اندکی بعد، خبر جاویدالاثر شدنش در میان رزمندگان پیچید.
خبر مبهوتکننده بود. فرماندهای شجاع، سلحشور و خستگیناپذیر، بهناگاه ناپدید شد. برخی از رزمندگان میگفتند که مجروح شده و در حال پیشروی بود؛ بعضی دیگر مدعی بودند که جلوتر از همه شهید شده است.
گروهی هم معتقد بودند که او مجروح شده ولی بهسختی در حال عقبنشینی بوده است. اما هیچکس نمیدانست واقعاً چه بر او گذشته است. نه خبری از اسارت بود، نه خبر قطعی از شهادت. تنها چیزی که روشن بود، جاویدالاثری او بود.
این فراق ۱۳ سال به درازا کشید. مادر و یکی از بستگان نزدیک شهید، خواب دیدند که شهید امینی نجات یافته و به زیارت امام رضا علیهالسلام مشرف شده است. رؤیایی که بارقهای از امید در دل خانواده روشن کرد.
چند روز پس از آن خواب، خبر رسید کاروانی از شهدا از شلمچه به مشهد مقدس خواهد رفت. با این خبر، دلهرهای شیرین، فضای خانواده و دوستان شهید را فرا گرفت؛ گویا پس از سالها، خبری از شهید در راه بود.
سرانجام اعلام شد که پیکر مطهر سردار شهید حشمتالله امینی، پس از سالها جاویدالاثری، شناسایی شده و در قالب کاروان شهدای شلمچه به مشهدالرضا خواهد رفت. مسافری که با وفاداری به خمینی کبیر، به سوی رضای خدا رفت.
پیکر این شهید والامقام، پس از سالها فراق، به زیارت امام رضا علیهالسلام رسید؛ آنگونه که در رؤیای مادرش آمده بود. شهید امینی در راه خدا، با قدمهایی استوار، تا انتهای مسیر جهاد و شهادت پیش رفت و جاودانه شد.
منبع: نویدشاهد
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!