
یادداشت؛
شکست سنگین فشار حداکثری ترامپ
در روزهای اخیر، رقابت قدرتهای جهانی بر سر کنترل منابع نفتی و نفوذ اقتصادی به اوج رسیده است.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ با وجود تهدیدهای بیوقفه و تحریمهای سنگین، صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به چین همچنان به روند خود ادامه میدهد و شکستی بزرگ برای استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ رقم زده است.
این تحولات نشان میدهد که رویکردهای فشار اقتصادی در مورد کشور عزیز ما نمیتواند اهداف مورد نظر رژیم مرتجع را محقق کنند و این مسیر باید در سایه حفظ عزت و کرامت ملت ایران بازنگری جدی شود.
ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تاریخ ۴ تیرماه ادعا کرد که توانسته است تحریمهای فروش نفت ایران را لغو کند که این اظهار نظر همزمان با تحولات رسانهای و سیاسی بسیاری همراه بود.
اما شب گذشته، ناظران و مقامات وزارت خزانهداری آمریکا تأئید کردند که بر اساس گزارشهای اسناد رسمی، دولت ترامپ در حقیقت پس از ادعای لغو، مجدداً تحریمهای نفتی جدیدی علیه ایران در قالب ۲۵۶ تحریم جداگانه اعمال کرده است که این تحریمها حدود ۳ برابر تحریمهای دوره بایدن تشدید یافته است.
رصدهای اقتصادی نشان میدهد که، برخلاف انتظارها، میزان صادرات نفت ایران به چین تغییر محسوسی نکرده است. این رقم تنها در حدود ۱۰۰ هزار بشکه نسبت به دوره قبلی کاهش یافته است که این مقدار در مقایسه با کل صادرات روزانه ۱/۳۷ میلیون بشکه ایران، رقم قابل توجهی محسوب نمیشود.
رصد و آنالیز موضوع و محتوایی این موضوع به وضوح نشان میدهد که سیاستهای فشار اقتصادی نتوانسته است تأثیر مورد نظر را بر بازار ایران و چین وارد کند.
برای مقایسه، در دوره اعمال فشار حداقلی در سال ۲۰۲۲، صادرات نفت ایران به چین تنها تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته بود. حال، با فرض اینکه در شرایط فعلی، کاهش چندانی رخ نداده، این نشان میدهد فشارهای حداکثری قبلی و فعلی، تأثیر محدودی داشته است و نتوانسته است هدف کاهش صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران را به میزان قابل توجهی محقق کند. این راهبرد، در عمل، به نظر میرسد شکست خورده باشد.
مقامات رسمی و کارشناسان بینالمللی بر این باورند که تداوم صادرات نفت ایران به چین در شرایط تحریمهای سخت، پیام واضحی برای قدرتهای جهانی دارد؛ اینکه توانایی تحریمهای اقتصادی بدون تأثیر گذاشتن بر منافع اقتصادی دو طرف، به پایان رسیده است. در واقع، با توجه به آمارهای موجود، میتوان گفت در سال ۲۰۲۵، یعنی تنها چند سال پس از اعمال فشارهای شدید، صادرات نفت ایران حتی بیشتر از ظرفیت دوران برجام شده است؛ این موضوع نشانهای روشن بر ناکارآمدی استراتژی فشار حداکثری است.
نکته جالب توجه دیگر، رشد صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به چین در دوران تحریم است و طبق آمار، در سال ۲۰۲۵، میزان صادرات نفت ایران به چین بیش از دو برابر دوره برجام بوده است.
این امر نشان میدهد که بر خلاف ادعاهای آمریکا درباره محدودسازی منابع درآمد نفتی ایران، کشورمان توانسته است راههایی برای حفظ و حتی افزایش صادرات خود پیدا کند، و این مسئله، خللی جدی در سیاست فشار حداکثری وارد کرده است.
تحلیل دادههای اقتصادی نشان میدهد که در عین حال، چین نقش واسطه را بازی میکند و با خرید نفت ارزانتر، قادر است منافع بلندمدتی را در عرصه اقتصادی و سیاسی به نفع خود تمام کند و این سیاست، همزمان که آمریکا تلاش میکند تحریمها را اعمال کند، به طور غیرمستقیم به سود جمهوری اسلامی ایران و چین عمل میکند.
در نتیجه، باید گفت که شدت تحریمهای آمریکا هرگز نتوانسته است، پرتوهای تأثیرگذاری چندانی بر بازارهای نفت ایران و چین بیفکند؛ شواهد موجود نشان میدهد که، برخلاف استراتژیهای قدرتهای غربی، اقتصاد ایران در این دوره با حفظ خود، مقاومت کرده است.
این مقاومت نشان میدهد که نمایش قدرت در عرصه اقتصادی، لزوماً نمیتواند نتایج مورد انتظار را در کوتاهمدت رقم بزند.
در پایان، این تحولات، به عنوان یک نمونه زنده از ناتوانی ابزارهای فشار اقتصادی در تغییر روندهای سیاسی و اقتصادی یک کشور مانند ایران اسلامی، استنتاج میکنند که راهحلهای جایگزین، باید بر دیپلماسی و مذاکرات مبتنی بر عقلانیت و منافع واقعی تمرکز داشته باشند؛ مسیری که امروز به نظر میرسد، راهبرد نهایی، نیازمند بازنگری عمیق با حفظ عزت و کرامت ملت ایران اسلامی است.
نویسنده: مجتبی جنگلینیا؛ فعال رسانهای
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!