
یادداشت؛
رقابت موتور محرکه نظام آموزشی است
رشد مدارس غیرانتفاعی در ایران، امروز علاوه بر آموزش، به مسئلهای اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده و دیدگاههای متفاوتی میان مردم و کارشناسان ایجاد کرده است.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ مدارس غیرانتفاعی در ایران طی سالهای اخیر رشد چشمگیری داشتهاند و امروز در کنار مدارس دولتی بخشی از بار آموزش کشور را به دوش میکشند. این پدیده اما تنها یک مسئله آموزشی نیست، بلکه به موضوعی اجتماعی و حتی اقتصادی تبدیل شده که دو دیدگاه کاملاً متفاوت و بعضاً متضاد را در میان مردم و کارشناسان ایجاد کرده است.
از یک سو، طرفداران مدارس غیرانتفاعی معتقدند که حضور این مراکز آموزشی توانسته است بخشی از فشار مالی را از دوش دولت بردارد. ایجاد فرصتهای شغلی برای هزاران نفر، افزایش تنوع آموزشی، ارتقای سطح کیفی تدریس و فراهم کردن زمینه رقابت علمی میان دانشآموزان از جمله نکاتی است که مدافعان این مدارس بر آن تأکید دارند. آنان میگویند رقابت، به شرط آنکه سالم و هدفمند باشد، میتواند موتور محرک نظام آموزشی باشد و دانشآموزان را برای حضور در عرصههای علمی و تخصصی آماده کند.
اما در سوی دیگر ماجرا، مخالفان این مدارس هشدار میدهند که گسترش بیحساب و کتاب مدارس غیرانتفاعی، بنیان عدالت آموزشی را به خطر انداخته است. به باور آنها، تحصیل رایگان اصلی خدشهناپذیر در قانون اساسی است و هر اقدامی که آن را کمرنگ کند، به نابرابری و تبعیض میانجامد. والدینی که توان مالی محدودی دارند، در رقابت تحصیلی ناگزیر میشوند هزینههای گزافی بپردازند؛ هزینههایی که گاه به چند ۱۰۰ میلیون تومان میرسد. چنین شرایطی به مرور مدارس دولتی را نیز به سمت الگوهای انتفاعی سوق داده و موجب شده است نظارت کافی بر شهریهها و کیفیت آموزشی وجود نداشته باشد.
در این میان، پرسش اساسی این است که آیا افزایش تعداد مدارس غیرانتفاعی به معنای ارتقای کیفیت آموزش است یا اینکه به تدریج شکاف طبقاتی و آموزشی میان دانشآموزان را عمیقتر میکند؟ به نظر میرسد پاسخ این پرسش وابسته به نحوه مدیریت و سیاستگذاری وزارت آموزش و پرورش است؛ نهادی که وظیفه دارد نه تنها کیفیت آموزشی بلکه عدالت اجتماعی را نیز در نظر بگیرد.
فارغ از مباحث مالی و عدالت آموزشی، یکی از مشکلات جدی بسیاری از مدارس غیرانتفاعی فضای فیزیکی کوچک و محدود آنهاست. در حالی که کودکان و نوجوانان بیش از هر چیز به محیطی باز و پرنشاط نیاز دارند تا در زنگهای تفریح انرژی خود را تخلیه کنند، بسیاری از این مدارس در ساختمانهای کوچک و بدون حیاط مناسب اداره میشوند. چنین وضعیتی باعث میشود دانشآموزان احساس کنند در فضایی بسته و محصور قرار دارند؛ فضایی که بیش از آنکه یادآور مدرسه باشد، شبیه قفسی است که در آن فرصت نفس کشیدن آزاد از آنها گرفته شده است.
تأثیر این محدودیتها تنها در حوزه جسمانی نیست. محرومیت از تحرک، بازی و تعامل آزادانه با همکلاسیها، به مرور روحیه کودکان را فرسوده و انگیزه یادگیری را کاهش میدهد. مدرسه باید جایی باشد که دانشآموزان علاوه بر درس خواندن، شادی، خنده و دوستی را تجربه کنند. اما بسیاری از مدارس غیرانتفاعی به دلیل بیتوجهی به این مسئله مهم، عملاً به محیطی خشک و خستهکننده تبدیل شدهاند.
اگر واقعاً هدف مدارس غیرانتفاعی ارتقای کیفیت آموزشی است، نباید تنها به کلاسهای درسی و برنامههای پر زرق و برق اکتفا کنند. توجه به فضای باز، امکانات ورزشی و محیطی شاداب برای تخلیه انرژی دانشآموزان باید بخشی جداییناپذیر از برنامهریزی آنها باشد. این مسئله نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای سلامت روانی و جسمی دانشآموزان است. در این زمینه، وزارت آموزش و پرورش نیز نباید نقش نظارتی خود را نادیده بگیرد. الزام مؤسسان مدارس غیرانتفاعی به فراهم کردن حداقلهای لازم برای فضاهای ورزشی و تفریحی اقدامی ضروری است که متأسفانه در عمل با کوتاهی و سهلانگاری روبهرو شده است.
نگاهی به تجربه کشورهای دیگر نیز میتواند راهگشا باشد. برای نمونه در امارات متحده عربی، به دلیل گرمای شدید هوا، بسیاری از مدارس برای دانشآموزان سالنهای بزرگ و مسقف ساختهاند تا در زمان زنگ تفریح بتوانند بدون آسیب دیدن از آفتاب و گرما به بازی و تحرک بپردازند. این اقدام نشان میدهد که حتی در شرایط اقلیمی سخت نیز میتوان با اندکی ابتکار، فضایی شاداب و مفید برای دانشآموزان فراهم آورد.
مدارس غیرانتفاعی میتوانند مکملی برای نظام آموزشی کشور باشند، به شرط آنکه در چارچوب عدالت، کیفیت و نظارت فعالیت کنند. نباید اجازه داد این مدارس به منبعی برای تبعیض و نابرابری تبدیل شوند. توجه به فضای فیزیکی، کاهش شهریههای سنگین و رعایت اصل عدالت آموزشی میتواند این مدارس را از حاشیههای منفی دور کند و آنها را به نهادی مؤثر در ارتقای آموزش کشور بدل سازد. در غیر این صورت، آنچه باقی خواهد ماند نه رشد علمی، بلکه شکافهای اجتماعی و آموزشی است که جبران آن بسیار دشوار خواهد بود.
نویسنده: نصرالله شفیعی؛ استاد دانشگاه فرهنگیان و فعال رسانهای
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!