واکاوی سیر پایبندی به حجاب در گذر زمان؛
لزوم تصویرسازی کارآمد از الگوی پوشش مطلوب
حجاب یکی از مباحثی است که بهدنبال تلاشهای جدی دشمنان همواره مورد بحث و چالش بوده که البته در این میان نمیتوان منکر اقدامات ضعیف مسئولان فرهنگی هم شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی مرصاد، حجاب به پوشش زن در برابر مرد نامحرم گفته میشود و به گفته فقیهان و دیگر عالمان مسلمان، از واجبات مسلم و ضروریات دین اسلام و مذهب است و در آیاتی از قرآن و احادیثی از ائمه اطهار(ع)، بر وجوب و اهمیت آن تأکید شده که البته تنها مختص زنان نیست.
فقیهان بر واجب بودن رعایت حجاب برای زنان در برابر نامحرم اجماع دارند، برخی از پژوهشگران فوایدی را برای این حکم بیان کردهاند که از جمله آن آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع و ارزش و احترام به زن است.
گفته میشود بحث علمی از مسأله حجاب در کشور ایران، همزمان با آشنایی با جهان تجدد و نهضت مشروطه مطرح شده، با واقعه کشف حجاب، مسأله حجاب از یک مسأله مذهبی صرف، به پدیدهای سیاسی و فرهنگی تبدیل شد و بیشترین آثار علمی درباره حجاب، در این دوران و دورههای پس از آن نگاشته شد.
پس از انقلاب اسلامی ایران، مسأله حجاب اجباری مطرح شد و در سال ۱۳۶۰ شمسی قانونی به تصویب رسید که طبق آن، بیحجابی تخلف محسوب میشود و در تقویم ایران، ۲۱ تیرماه، سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب، روز عفاف و حجاب نامگذاری شده است.
بهمنظور تبیین سیر پایبندی زنان برای رعایت عفاف و حجاب و ارائه راهکارهای مناسب با
ناهید شاهملکی از طلاب حوزه علمیه خواهران و فرهنگیان فعال در زمینه اجتماعی به گفتگو نشستیم که شرح آن در ادامه میآید؛
مرصادنیوز: سیر تاریخی حجاب در ایران چگونه بوده است؟
شاهملکی: تاریخ تحولات در مسئله حجاب و پوشش، به ویژه در میان زنان نشان میدهد که این مسأله همواره برای نهادهای برنامهریز، سیاستگذار و اجرایی اهمیت داشته و در قالب قوانین مربوط به پوشش پیش و پس از انقلاب اسلامی نمود پیداکرده است.
پیش از انقلاب الزام به پوشیدن لباس متحدالشکل برای مردان در سال ۱۳۰۷ و صدور فرمان کشف حجاب در سال ۱۳۱۴ برای زنان از جمله قوانین در زمینه حجاب است.
پس از انقلاب هم، طی سه مرحله حجاب در جامعه ساماندهی شد: اول، تبصره مادهی ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی در سال ۱۳۶۲ که زنان با حضور بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی، به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشدند؛ دوم، قانون مصوب سال ۱۳۶۵ که نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأ عام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحه دار میکند؛ و سوم تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۵ که با حذف مجازات حبس از ماده ۱۰۲ و تبدیل آن به جریمه، جنبه کیفری بدحجابی تخفیف پیدا کرد.
مرصادنیوز: چرا بعد از انقلاب بحث حجاب در اولویت قرار گرفت؟
شاهملکی: با پیروزی انقلاب اسلامی و اهمیت نقش نمادهای فرهنگی، به خصوص نمادهای اسلامی، بازسازی فرهنگی جامعه به یکی از اولویتهای دولت پس از انقلاب تبدیل شد؛ حجاب نماد مقاومت در برابر رژیم پیشین بود و با توجه به هنجارهای دینی درباره حجاب زنان و تقاضای طیفهای وسیعی از مردم، ساماندهی نحوهی پوشش بر اساس معیارهای اسلامی، پس از پیروزی انقلاب در دستور کار دولت قرار گرفت.
البته تا سال ۱۳۶۲ قانونی در زمینه پوشش تعیین نشد؛ اما در زمینه فراگیر کردن حجاب توسط نظام سیاسی کشور، هم جهت با گسترش خواست عمومی، کارهایی صورت گرفت و برخی از نهادها به تدوین آییننامههایی برای رعایت پوشش اسلامی توسط کارکنان خود پرداخته و به این ترتیب، مکانهای اداری و عمومی در زمینه رعایت پوشش اسلامی، پیشقدم شدند.
مرصاد نیوز: آیا بررسی تاریخ پوشش اسلامی در سالهای پس از انقلاب اسلامی، نشاندهنده روند رو به کاهش گرایش زنان به پوشش اسلامی است؟
شاهملکی: نمیتوان منکر شد که زنان خصوصاً طی سالهای اخیر، از الگوی مطلوب و معیارهای اسلامی پوشش فاصله گرفته و ارزشهایی متضاد با ارزشهای اسلامی را ارائه میدهند اما باید دید بر چه اساسی داوری و قضاوت شده است؟! اگر معیار و مبنا را فضای پس از انقلاب در نظربگیریم؛ در این زمینه دو دیدگاه مختلف داریم دیدگاه اول میگوید تغییرات ایجاد شده در زمینه حجاب و پوشش بهعنوان یک نماد، ضرورتا انعکاس لایههای زیرین و علامت تغییر در جهانبینی افراد نیست و صرفاً در سطوح روبنایی، تحولاتی اتفاق افتاده و این به معنای تغییر ارزشهای جامعه به صورت اساسی نیست؛ در مقابل، دیدگاه دوم میگوید با در نظر گرفتن دیگر تغییرات اجتماعی همراه با تغییرات ایجاد شده در پوشش، مانند تغییر در شیوه و سبک زندگی، تغییر در نوع پوشش به خصوص پوشش زنان، نشانهی تحولات روحی و اعتقادی جامعه و گرایش به سوی الگوهای غربی است.
البته باید گفته شود که در مقایسه با زمان پهلوی، وضعیت جامعه از لحاظ حجاب مناسبتر است لذا نیاز دارد مسأله بیشتر واکاوی شود و تمام ابعاد آن مورد توجه و تحقیق قرار گرفته شود.
مرصادنیوز: چرا بحث حجاب از مسائل پر اهمیت جامعه به شمار میرود؟
شاهملکی: پوشش اسلامی، یکی از ارزشهای نظام اسلامی و به عبارتی، ارزشی نمادین است، پرداختن به واقعیت اجتماعی موجود در زمینه پوشش ضروری است؛ منظور از نمادین بودن حجاب، این نیست که حجاب و پوشش در جامعه ما مهمترین ارزش یا مهمترین واجب شرعی و دینی است.
ما در سلسله احکام واجبات و محرمات، میبینیم که مسائل اقتصادی در سطح بالاتری از اهمیت مورد بحث واقع شدهاند، فراوانی آیات و روایاتی که به مسائل اقتصادی پرداختهاند(مانند آموزههای مربوط به ربا، زکات، بیع، خمس و...) نشان میدهد که مسائل اقتصادی بسیار مورد توجه دین هستند.
گرچه حجاب و پوشش زنان در منظومه دین، اهمیت بیشتری نسبت به بعضی واجبات دیگری همچون نماز و مسائل اقتصادی ندارد اما به واسطه وجه نمادین و شعائری آن، جایگاه ویژهای پیدا کرده است.
مثلاً اگر فردی نماز نخواند یا روزه نگیرد، دیگران متوجه نمیشوند اما ظاهر و پوشش زنان و مردان اولین چیزی است که مورد ارزیابی دیگران قرار گرفته و نشاندهنده پایگاه دینی افراد است از این رو باید به این وجه نمادین توجه ویژه داشت.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی، اولین معیار ارزیابی میزان ارتقای فرهنگ دینی، مسأله حجاب و اولین چیزی که در ارزیابی میزان حاکمیت احکام اسلامی در کشورهای اسلامی مورد قضاوت قرار میگیرد، پوشش زنان و مردان است.
البته ظاهرگرایی، عدم توجه به امور باطنی را در پی دارد و این مسأله را دچار مشکل میکند، اما مسأله اصلی این است که حجاب از اهمیتی نمادین برخوردار است؛ به این معنا که شاید هیچ واجبی در میان واجبات دینی، این میزان از اهمیت نمادین را ندارد.
نکته بعدی این است که پوشش به دلیل پیامدهای اجتماعی، بر رفتار و ذهنیت دیگران تأثیر میگذارد لذا در بین واجبات دیگر اهمیتی دو چندان پیدا کرده است و فضای توأم با وقار و حیا، دیگران را نیز به حیا و وقار دعوت میکند.
و نکته دیگر اینکه بیتردید حجاب و پوشش اسلامی، دارای کارکردها و آثار روانی و اجتماعی است و بین رعایت هنجارهای اسلامی حجاب و پوشش با سلامت و امنیت اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد.
از سوی دیگر با توجه به افزایش مشارکتهای اجتماعی زنان و حضور آنها در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سالیان اخیر، موضوع حجاب و نوع پوشش زنان در صحنه اجتماع، اهمیت بسیاری یافته است.
حضور زنان با پوشش اسلامی، فضای اجتماعی را از پیامدهای تنشزای روانی حاصل از ایجاد فضای جنسی در روابط دو جنس، خالی کرده و زمینه مشارکت فعال و مؤثر هر دو جنس و به خصوص زنان را فراهم میکند.
مرصادنیوز: چالشهای فراروی تحلیل وضعیت حجاب در ایران کدام است؟
شاهملکی: پاسخ این سؤال دو علت دارد نبود معیار و آمار لازم برای قیاس تحولات در واقع وقتی ادعا میکنیم وضعیت پوشش زنان از هنجارها فاصله گرفته، برای قضاوت در مورد این واقعیتهای اجتماعی به معیارها و شاخصهای روشنی نیاز داریم و باید دورههای مختلف بر اساس آمار و شواهد قابل محاسبه بررسی شوند.
ممکن است گفته شود که این شواهد و آمار و سنجشها در اختیار نیست؛ در پاسخ میتوان گفت که درست است سنجه روشنی درباره وضعیت پوشش در مقایسه با گذشته در دست نیست، اما به این معنا نیست که هیچ افق روشنی برای تحلیل و نزدیک شدن به مقایسه وجود ندارد.
نبود تحلیل جامع و عدم تدوین اصول راهبردی میزان و نحوه مداخله حکومت در بحث حجاب سیر کاهشی گرایش به پوشش اسلامی در میان زنان، با واکنشهایی از سوی دولتها و نهادهای فرهنگی همراه بوده و تلاش شده تا با اقدامات مختلفی، مانع انحراف از ارزشهای اسلامی در پوشش زنان و بدپوشی آنها شوند.
به طور مشخص بعد از انقلاب، شاهد حمایت رهبران انقلاب اسلامی از موضوع حجاب هستیم، به عنوان مثال، حضرت امام خمینی(ره) درخصوص بحث حجاب شرعی بانوان در اماکن عمومی بیاناتی مطرح کردند، همچنین، دغدغه مسئولان اجرایی، قانونگذار و سیاستگذار در سطوح مختلف دولت و نظام، در قالبهای مختلف، مانند طرح ساماندهی مد و لباس در قالب اصل ۱۲۳ قانون اساسی در ۱۲ دیماه ۱۳۸۵ در مجلس شورای اسلامی و در طرح گسترش فرهنگ عفاف و حجاب مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ ۱۳ دیماه سال ۱۳۸۴ تا اقدامات ضربتی نیروی انتظامی برای مقابله با بدپوشی زنان، خصوصاً در فصلهای گرم سال، متغیر بوده است، این دو علت باعث شده که تحلیل مساله حجاب از مسائل چالشی در کشور باشد.
مرصاد نیوز: با وجود تریبونها و تبلیغات و تأکیدهای بسیار بر مسئله حجاب، چرا سیاستها و برنامههای ما در مدیریت و مقابله با پوشش با توفیق کمتری مواجه هستند؟
شاهملکی: این اقدامات به دلایل مختلفی از جمله، مقطعی و گذرا بودن، عدم شناخت واقعیت اجتماعی بدپوشی و دلایل ایجادکننده آن و در نتیجه عدم بهکارگیری روشهای صحیح در برخورد با آن، با وجود هزینههای بسیار عمدتاً با شکست مواجه شده است.
بهطوری که نهتنها سمت و سوی گرایش زنان به رعایت و برگزیدن پوششهای مطابق با ارزشهای اسلامی مورد نظر، تغییر نکرده است، حتی در مواردی، به سبب برخوردهای خشن و غیرمنطقی، این نوع از پوشش در پارهای مواقع به شیوهای از اعتراض به سیاستهای دولتی و حتی ارزشهای اسلامی تبدیل شده است که نمونهاش در حوادث مربوط به شهریور سال گذشته و... شاهد بودیم.
لذا ضروری است ضمن تحلیلی جامعهشناختی از واقعیت بدپوشی زنان، مرزهای مداخله دولت و چگونگی ورود حکومت به این موضوع تعیین شده و در نهایت، اصول راهبردی صحیح، برای ورود دولت و نهادهای عمومی بهمنظور مدیریت پوشش و حجاب زنان ارائه شود.
آیا اساساً حکومت، دولت، نهادهای نظامی و انتظامی مصلحت دارد که در بحث پوشش مباشرت مستقیم داشته باشند یا خیر؟ بله حکومت در باب اخلاقیات، فرهنگ و ارزشهای دینی جامعه مسئول است اما باید دید نحوه هدایت، سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرای حکومت، در مورد حجاب و پوشش چگونه باید باشد که با موفقیت همراه شود و نتیجه مطلوب و مورد انتظار حاصل شود.
مرصادنیوز: آیا بدپوشی در جامعه ما به یک مسأله و موضوع اجتماعی تبدیل شده است و میتوان از منظر یک مسأله اجتماعی به آن نگریست و آن را تحلیل کرد یا خیر؟
شاهملکی: تعریف مسأله اجتماعی این است که وضعیت اظهار شدهای که با ارزشهای شمار مهمی از مردم مغایرت داشته و معتقد هستند باید برای تغییر آن وضعیت اقدام کرد.
به عبارتی، یک پدیده یا واقعیت اجتماعی، زمانی به مسأله اجتماعی تبدیل میشود که دارای چند شاخصه باشد از جمله اینکه در واقعیت مورد توجه شمار مهمی از مردم»جامعه قرار گیرد و از نظر ارزشی باید با ارزشهای پذیرفته شده در جامعه مغایرت داشته باشد.
بنابراین میتوان گفت که پدیده بدپوشی زمانی مسأله خواهد بود که از منظر مردم، مشکلآفرین و زیانده باشد اینکه مردم چنین ذهنیتی نسبت به بدپوشی داشته باشند، محل تردید است.
از طرفی وضعیت مورد نظر « باید با ارزشهای پذیرفته شده مغایرت داشته باشد» که با توجه به تنوع فرهنگی و ارزشهای مورد قبول در سطح جامعه در مورد میزان و چگونگی پوشش، به نظر میرسد به سختی بتوان در این زمینه به اجماع رسید و آخرین ویژگی یک مسأله اجتماعی «نیاز به انجام اقدام در جهت تغییر وضعیت موجود»است.
به عبارتی، بدپوشی زمانی یک مسأله اجتماعی میشود که در قالب یک فراخوان برخاسته از مشارکت همگانی، اکثریت مردم خواهان اصلاح وضعیت موجود باشند؛ وجود چنین تمایلی در میان اکثریت مردم جامعه هم محل اشکال است بنا بر آنچه گفته شد، از منظر جامعهشناختی، واقعیت اجتماعی بدپوشی در جامعه ما تا تبدیل شدن به یک مسأله اجتماعی فاصله دارد و هنوز با توجه به تعریف مسأله اجتماعی و معیارهای آن، به مسأله تبدیل نشده است.
مرصادنیوز: آیا فقط مسأله پوشش زنان در جامعه تغییر کرده یا موارد دیگری هم با تغییر روبه رو بوده است؟
شاهملکی: خیر پوشش و ذائقه و ارزشهای مردان، الگوهای معیشتی و اقتصادی و پولی، اوقات فراغت و الگوی عبادت و الگوی معماری و عزاداریها و مناسک ملی-مذهبی ما همگی دستخوش تغییر بودهاند.
تغییرات در پوشش زنان معلول است و عوامل دیگری در جامعه وجود دارند که دیده نمیشوند و گاهاً در عرصه نظری اهمیت بیشتری نسبت به حجاب دارند و حجاب متأثر از آنها است، نمادین بودن حجاب نباید ما را از توجه به این نکات غافل کند که اولاً سایر ساحتهای زندگی اجتماعی و فرهنگی ما چه تغییراتی داشته و ثانیاً حجاب بهعنوان معلول، در پی چه علتهایی ایجاد شده است؟
ما دائماً به مسأله حجاب و علتالعلل بودن آن برای آسیبهای اجتماعی توجه میکنیم؛ اما باید در تحلیلی اجمالی، توجه کنیم که به موازات مدرن شدن جامعه ما، بسیاری از عرصههای حیات فردی و جمعی ما تغییر پیدا کرده که از جمله آن مسأله پوشش و آرایش و مدیریت بدن زنان شامل جراحیهای زیبایی، آرایش، رژیم غذایی و مواردی از این نوع است بنابراین، دامنه فضای عمومی تغییرات، تحت تأثیر مدرنیته، به حوزه پوشش هم کشیده شده است.
مرصادنیوز: راه حل شما در این زمینه چیست؟
شاهملکی: داشتن تصویری مطلوب و کارآمد از الگوی پوشش زنان راهکار اصلی است، باید بیان کرد که آیا تمام آن چیزی که در جامعه وجود دارد و مورد اعتراض قرار میگیرد، غیر اسلامی است یا بخشی از آن را میتوان به عنوان نوعی از پوشش اسلامی و قابل قبول پذیرفت؟ به تعبیر دیگر، ما احتیاج داریم که ابتدا، تصویری قابل قبول و کارآمد از الگوی پوشش مطلوب زنان و دختران در جامعه داشته باشیم و سپس فاصلهگیری از این الگو را تبیین کنیم و در ناحیه سیاستگذاری نیز تلاش کنیم به این الگوی مطلوب دست پیدا کنیم.