حالت تاریک
دوشنبه, 24 دی 1403
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه اطلاع رسانی مرصاد هستید؟
دالگ اول وهار
یادداشت؛

دالگ اول وهار

در باورهای مردم، «دالگ اول وهار» فرشته‌ای است که از جانب خداوند می‌آید. او کودکان تازه متولدشده و قد و نیم‌قد را در قنداقی بر کول خود بسته و به تک‌تک خانه‌ها سر می‌زند و خیر و برکت را از طرف خداوند به آن خانه هدیه می‌دهد.

به گزارش شبکه اطلاع‌رسانی «مرصاد»؛ کرندغرب موزه‌ای از تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین است. وقتی صفحات تاریخ آن را ورق می‌زنیم، آن‌قدر خواندنی است که در هر صفحه مکث کرده و چندین بار آن موضوع را بازخوانی خواهید کرد. اما متأسفانه تاریخ این گنج باستانی هنوز زیر خاک مدفون است و به‌صورت تخصصی کاوش نشده است. به قول شاعر: «رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر درون.»  

یکی از نمونه‌های فرهنگ‌های باستانی این دیار، مراسم «گفاره وه‌کول» یا «دالگ اول وهار» است که امروزه هنوز در فرهنگ ما مانده و اکنون نیز اجرا می‌شود. هرچند این مراسم و رسوم در مناطق مختلف کُرد‌زبان عموماً میان اقوام مختلف مشترک است، اما در برخی مناطق اهمیت بیشتری به آن داده شده و گویی مختص همان منطقه است.  

«گفاره وه‌کول» شخصیتی اهورایی و نماد خیر و برکت است. درواقع «دالگ اول وهار» برگرفته از کلمه «دا» (به معنی مادر) است که خود نمادی از ذات آفرینش، زایش و آفرینندگی دارد. شاید اینجا «گفاره» به معنی قنداق آمده باشد و نه گهواره یا ننو، و «کول» به معنی بغل. بنابراین ممکن است این عبارت توصیفی از جاندارانی باشد که برای زایش در فصل بهار به ییلاقات می‌آیند. می‌توان گفت شکم مادر اینجا «گفاره» و بغل، «کول» است.  

در جای دیگری از باورهای مردم، «دالگ اول وهار» فرشته‌ای است که از جانب خداوند می‌آید. او کودکان تازه متولدشده و قد و نیم‌قد را در قنداقی بر کول خود بسته و به تک‌تک خانه‌ها سر می‌زند و خیر و برکت را از طرف خداوند به آن خانه هدیه می‌دهد. اهالی این منطقه برای پذیرایی از این شخصیت اهورایی، روز قبل آشی نذری از غلات بدون ادویه و مواد اضافی (مانند نخود، گندم و کشک) آماده کرده و بار می‌گذارند. شب هنگام، دیگ آش را به همراه چند بشقاب و قاشق روی سفره‌ای چیده و در کنار آن‌ها سرمه‌دان، آینه، شمعدان و کاسه‌ای آب قرار می‌دهند تا بدین ترتیب از این فرشته الهی پذیرایی کنند.  

(درواقع، بار گذاشتن این غلات نوعی درخواست روزی از این غلات در سال جدید است.) طبق باور مردم، شب هنگام «گفاره کول» و کودکانش از این آش میل می‌کنند. مردم نیز روز بعد وقتی خودشان از آش نذری می‌خورند، مقداری از آن را بین همسایگان تقسیم می‌کنند.  

«گفاره کول» به نیت سپاسگزاری از اهل خانه، خیر و برکت به محصولات آن خانه می‌بخشد: غلات آش به کشاورزی و گندم، کشک به زایش دام‌ها و تولید محصولات لبنی، و آب آش به بارش باران و خروش چشمه‌ها. در پایان، این فرشته الهی به همراه فرزندانش در آینه نگاه می‌کند و به چشم خود و کودکانش سرمه می‌کشد. آینه، نماد صداقت، شفافیت و عشق، و شمعدان‌ها، نمادی از گرما، نور و امید هستند.  

سرمه در دوران باستان مقدس بوده است. از ۳ هزار و ۵۰۰ سال پیش از میلاد، ملکه‌های مصری برای حفاظت از چشم در برابر بیماری‌ها از سرمه استفاده می‌کردند. همچنین، کولی‌ها و مادران شبه‌قاره هند نیز به چشم نوزادان و کودکان سرمه می‌کشیدند و معتقد بودند که این کار «سوی چشم را نیرو می‌بخشد» و فرد را «در برابر چشم بد» حفظ می‌کند.  

این باور فرهنگی و مذهبی به احتمال زیاد پیش از به وجود آمدن تقویم و سالنامه شکل گرفته است و امروزه در صفحه‌ای از تاریخ فرهنگی این دیار باقی مانده است. خوشبختانه این مراسم با حمایت مسئولان شهرستان دالاهو و انجمن گردشگری دال در شهر کرندغرب برگزار می‌شود که جای قدردانی دارد. امیدواریم این آئین باستانی روزی در تقویم رسمی کشور نیز ثبت شود.  

 

 نادر اصحابی؛ فعال رسانه‌ای 

 

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از