معراجیهای کرمانشاه؛
شهید «حسین تنگبری» را بیشتر بشناسیم
شهید «حسین تنگبری» (صادقی مقدم) در سوم خرداد ۱۳۳۸ در کرمانشاه در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و ۱۲ آبان ۱۳۶۲ در مریوان (کلهقندی) به شهادت رسید.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ شهید حسین تنگبری (صادقی مقدم) در سوم خرداد ۱۳۳۸ در کرمانشاه در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و ۱۲ آبان ۱۳۶۲ در مریوان (کله قندی) به شهادت رسید.
از همان دوران کودکی به همراه مادرش به تلاوت قرآن میپرداخت و در مراسم عاشورا نوحهسرایی میکرد؛ هفتساله بود که راهی مدرسه دهخدا کرمانشاه شد و درس خود را ادامه داد.
پس از پایان تحصیلات و اخذ مدرک دیپلم در اداره برق مشغول به کار شد؛ در دوران انقلاب به همراه دوستانش در تظاهرات شرکت میکرد، در یکی از همین راهپیماییها بود که توسط ساواک دستگیر شد و پس از بازجویی و ضرب و شتم آزاد شد.
مدبر در امور نظامی
شخصیتی مدبر و توانا در امور نظامی بود و تلاوت آیات قرآناش هر شنونده عاشقی را مجذوب خود میکرد؛ پس از پیروزی انقلاب در سپاه مشغول فعالیت شد و در جنگهای داخلی و نامنظم کردستان شرکت فعال داشت.
دو سال بعد ازدواج کرد که حاصل آن دو دختر به نامهای زینب و فاطمه بود، پس از حضور در جبهههای مختلف به دلیل تسلط زیاد به امور دفاع مقدس و محبوبیتی که در بین رزمندگان داشت در جبهه روحالله قصرشیرین به عنوان معاون دوست و همرزم همیشگیاش حاج محمد طالبی منصوب شد و دیری نپائید که به سمت فرماندهی گردان حنین تیپ نبی اکرم (ص) منصوب شد.
در سال ۱۳۶۲ علیرغم اینکه تیپ مأموریتی برای شرکت در عملیات نداشت به صورت داوطلبانه همراه تعدادی از فرماندهان تیپ مانند شهید خندان، حاج محمد طالبی و… در عملیات والفجر ۴ شرکت کرد، و در اوج ارتفاعات کانیمانگا به همراه لشگر ۲۷ محمد رسولالله شجاعانه از انقلاب دفاع کرد و تا آخرین قطره خونش را به پای درخت انقلاب ریخت.
از آن موقع به بعد دیگر دیده نشد، خانوادهاش به هر دری زدند تا پیدایش کنند اما تمام درها بسته بود، به گزارش صلیب سرخ شهید حسین تنگبری پس از مجروحیت شدید اسیر شده و در خاک عراق در حال انتقال به پشت خطوط مقدم به فیض شهادت نائل آمد، پیکر پاکش همانجا در غربت به خاک سپرده شد، در فاصلهای نه چندان دور به مولایش امام حسین (ع) پیوست.
دو روایت خواندنی از همرزم شهید
میترسم لحظهای غافل شوم
شب قبل از عملیات بود رزمندگان حال و هوای دیگری داشتند و با اسمهای متبرک امام حسین (ع) و زینب (س) سینه میزدند، یک لحظه متوجه شدم حسین از مجلس بیرون رفت بعد از چند لحظه پشت سرش رفتم، دیدم تنها در گوشهای نشسته، علت را پرسیدم، گفت: وقتی زینب را صدا میزنید به یاد دخترم زینب میافتم، میترسم که لحظهای از عملیات غافل شوم.
از سپاه استعفا دادیم
حسین با تعدادی از دوستانش با لباس کُردی وارد منزل شدند آنها ریش و سبیلهایشان را تراشیده بودند، خیلی تعجب کردم، پرسیدم چه خبر است؟ حسین با جدیتی تمام گفت: که از سپاه استعفا دادیم، بعدها فهمیدم او و دوستانش با تسلط بر زبان کردی با عملیاتی سری در گروه تشکیلات ضد انقلاب نفوذ و خانههای تیمی آنان را کشف کرده بودند و تعداد زیادی از آنان را از بین بردهاند.
آزادسازی کامیاران
اوایل انقلاب بود جنگ هنوز شروع نشده بود، طبق دستور حضرت امام (ره) سپاه در سراسر کشور و در کرمانشاه نیز تشکیل شد و تعدادی از سرداران در این زمینه تلاش کردند و همکاری داشتند.
در آن زمان دمکراتها از هر فرصتی برای ضربه زدن به نظام استفاده میکردند که سپاه با استفاده از واحد عملیات و سرداران شهیدی چون شهید حشمتالله جمالیلطف و شهید اردشیر هندمینی و شهید نیکزاد اکبری و شهید تنگبری و… طی یک عملیات غافلگیرانه شهر کامیاران را که قبلاً محاصره کرده بودند از آنان باز پس گرفتند. در آن عملیات اولین شهید منطقه کامیاران سردار شهید حشمتالله جمالیلطف بود.
منبع: نوید شاهد
انتهای خبر/