حالت تاریک

تلاوت آیات ۱۷۰ تا ۱۷۶ سوره مبارکه بقره

تلاوت آیات  ۱۷۰  تا ۱۷۶ سوره مبارکه بقره

شروع صبح با قرآن کریم روح انسان را جلا می‌دهد.

وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ (170)

 

و هنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مىنماييم. آيا (از آنان پيروى مىكنند) هر چند پدرانشان چيزى نمىفهميدند و هدايت نيافته بودند؟

 

 اين آيه يكى از مصاديق راه شيطان را كه تقليد كوركورانه است بيان مىكند.

 

پيروى و اطاعت عقلانى مانعى ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقليد از كسانى است كه نه خود داراى تعقّل بودهاند و نه هدايت انبيا را پذيرفتهاند.

 

پيامها:

 

 تعصّباتِ نژادى و قبيلهاى، از زمينههاى نپذيرفتن حقّ است.

 

وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (171)

 

و مَثل كافران، چنان است كه كسى به حيوانى كه جز صدايى (از نزديك) و يا ندايى (از دور) نمىشنود بانگ زند، اينان كران، لالان و كورانند و از اينروست كه نمىانديشند.

 

در اين آيه دو تشبيه است: يكى تشبيه دعوت كنندهى حقّ، به چوپان. و ديگرى تشبيه كافران، به حيواناتى كه از كلام چوپان چيزى جز فرياد نمىفهمند. يعنى اى پيامبر! مثال تو در دعوت اين قومِ بىايمان به سوى حقّ و شكستن سدهاى تقليد كوركورانه، همچون كسى است كه گوسفندان و حيوانات را براى نجات از خطر صدا مىزند و آنها اين پيام را درك نمىكنند. زيرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع كر و لال و نابينا هستند.

 

پيامها:                               

 

1 ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است كه مقدّمهى تعقّل باشد، و گرنه حيوانات نيز چشم و گوش دارند.

 

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)

 

اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از نعمتهاى پاكيزهاى كه به شما روزى دادهايم بخوريد و شكر خدارا به جاى آوريد. اگر فقط او را پرستش مىكنيد.

 

هدف اصلى، رزقرسانى به مؤمنان است، ولى ديگر مردم هم در كنار آنها بهرهمىبرند. همانگونه كه هدف اصلىِ باغبان از آبيارى، رشد گلها و درختانِ ميوه است، گرچه علفهاى هرز و تيغها نيز به نوايى مىرسند.

 

پیام ها:

 

 در مكتب اسلام، مادّيات مقدّمهى معنويات است. «كُلُوا»، «وَ اشْكُرُوا»، «تَعْبُدُونَ»

 

(خداوند می توانست انسان را طوری خلق کند که نیاز به خوراک نداشته باشد. ولی از طریق همین خوراک چه ثواب هایی که نصیب انسان نمی شود. ثواب مجاهد در راه خدا برای کسی که دنبال روزی حلال می گردد. ضمنا یکی از راههای آزمایش الهی همین کسب روزی حلال است)

 

إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (173)

 

همانا خداوند مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه (هنگام ذبح) نام غير خدا بر آن برده شده، حرام كرده است، (ولى) آن كس كه ناچار شد (به خوردن اينها) در صورتى كه زياده طلبى نكند و از حدّ احتياج نگذراند، گناهى بر او نيست، همانا خداوند بخشنده و مهربان است.

 

كسى كه براى حفظ جان خود هيچ غذايى نداشته باشد، مىتواند به خاطر اضطرار از غذاى حرام استفاده كند، مشروط بر اينكه از روى سركشى و نافرمانى و ستمگرى نباشد. يعنى فقط به همان مقدارى مصرف كند كه خود را از مرگ برهاند، نه اينكه خواهان لذّت باشد. اين اجازه به خاطر لطف و مهربانى خداوند است. امام صادق عليه السلام فرمود:

 

اگر انسان عمداً در حال اضطرار از خوردنىهاى ممنوع نخورد و بميرد، كافر مرده است.

 

تحريمهاى الهى، تنها به جهت مسائل طبى و بهداشتى نيست، مثل تحريم گوشت مردار و خون، بلكه گاهى دليل حرمت، مسائل اعتقادى، فكرى و تربيتى است. نظير تحريم گوشت حيوانى كه نام غير خدا بر آن برده شده كه به خاطر شركزدايى است. چنان كه گاهى ما از غذاى شخصى دورى مىكنيم، به خاطر عدم رعايت بهداشت توسط او، ولى گاهى دورى ما از روى اعراض يا اعتراض و برائت از اوست.

 

پیام ها:

 

اضطرارى حكم را تغيير مىدهد كه به انسان تحميل شده باشد، نه آنكه انسان خود را مضطرّ كند. كلمه «اضْطُرَّ» مجهول آمده است، نه معلوم.

 

 قانونگذاران بايد شرايط ويژه را به هنگام وضع قانون در نظر بگيرند.

 

 از شرايط اضطرارى، سوء استفاده نكنيد.

 

إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (174)

 

كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، كتمان مىكنند و بدان بهايى اندك مىستانند، آنها جز آتش در شكمهاى خود فرو نمىبرند، و خداوند روز قيامت با آنها سخن نمىگويد و پاكشان نمىكند و براى آنها عذاب دردناكى است.

 

نكتهها:

 

دانشمندانِ يهود و نصارى تا قبل از آمدن پيامبر اسلام، به مردم وعدهى آمدن آن حضرت را مىدادند و نشانههايى را كه در تورات و انجيل آمده بود براى مردم مىگفتند، ولى همين كه پيامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوى با از دست دادن مقام، مال و خود ديدند، حقيقت را كتمان نمودند، تا چند روزى بيشتر در مسند خود بمانند و تحفه و هدايايى بخورند، ولى اين بهاى اندكى است كه در برابر گناه بزرگ خود دريافت مىدارند و اين درآمدها نيز چيزى جز آتش نيست كه مىخورند. هم چنان كه در آيهاى ديگر، از خوردن اموال يتيمان به خوردن آتش تعبير شده است.

 

كتمان حقيقت، تنها درباره رسالت پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله نبوده است. كسانى كه درباره جانشين واقعى پيامبر نيز كتمان حقيقت كنند، دچار اين عقوبت خواهند شد.

 

آنان كه ماجراى غدير خم را در كتب تفسير و تاريخ خود محو و مسير آيات را تحريف و توجيه مىكنند و مردم را به جاى امام معصوم به سراغ ديگران مىفرستند، دچار كتمان حقيقت شدهاند.

 

پيامها:

 

1 دنياگرايى، بزرگترين خطر براى علما و دانشمندان است. ( اینکه گفته میشود مرجع تقلید حریص به مال دنیا نباشد از همین جهت است)

 

أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ (175)

 

آنها (كتمان كنندگان حقّ) كسانى هستند كه گمراهى را به بهاى از دست دادن هدايت و عذاب را به جاى آمرزش خريدند. پس به راستى چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟

 

ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ (176)

 

آن (عذاب) به جهت آن است كه خداوند كتاب (آسمانى) را به حقّ نازل كرده است و البتّه كسانى كه در كتاب (خدا با كتمان و تحريف) اختلاف (ايجاد) كردند، همواره در ستيزهاى عميق هستند.

تلاوت آیات  ۱۷۰  تا ۱۷۶ سوره مبارکه بقره

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از