
کارشناس مسائل سیاسی:
حاکمیت موفق، امور را به مردم میسپارد
کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به نقش مهم مردم در اداره امور، گفت: یک حاکمیت موفق، تمامیتخواه نیست بلکه بخشی از امور را به مردم میسپارد.
محمد فرخی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ با تأکید بر نقش دولت در تسهیلگری و تنظیمگری، به یکی از کلیدیترین کارویژههای حاکمیتهای موفق اشاره کرد و اظهار داشت: یک حاکمیت موفق، حاکمیتی است که نه در پی تمرکز کامل امور در دست خود بلکه در مسیر واگذاری امور به مردم گام بردارد.
فرخی این روند را نمونهای از حکمرانی خصوصی و واگذاری امور قضائی و اقتصادی به ساختارهای مردمی دانست و افزود: روش درست، واگذاری امور و بهرهگیری از ظرفیت مردمی است نه اینکه دولت همه امور را در انحصار خود گیرد و به تمامیتخواهی مطلق یا همان توتالیتاریانیسم سوق پیدا کند.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: در این میان، نقش دولت نه اجرا، بلکه تسهیل و تنظیم قوانین است، اینجاست که تثبیت و تنقیح قوانین، موضوع کلیدی دیگری از بیانات مقام معظم رهبری، وارد میدان میشود.
تنقیح قوانین؛ نقطه آغاز اصلاح ساختار قانونگذاری
وی با اشاره به «تنقیح قوانین» در قوه مقننه، آن را گامی مهم در راستای روزآمدسازی قوانین کشور توصیف کرد و گفت: تنقیح یعنی پاکسازی، بهروز کردن و کارآمدسازی قوانین؛ بسیاری از قوانین ما دیگر متناسب با تحولات زمانه نیستند، از جمله قانون تجارت که عملاً کاربرد و کارایی سابق را از دست داده است.
وی خاطرنشان کرد: قوانین هر عصری باید همپای پدیدههای نو و مسائل مستحدثه پیش برود؛ همانگونه که در فقه اسلامی این ویژگی همواره مدنظر بوده است، یکی از وظایف بنیادین قوه مقننه، ارتقای کیفیت قانونگذاری بر اساس نیازهای روز جامعه است.
تثبیت در برنامه هفتم توسعه بهمثابه ستون فقرات اجرا
وی با اشاره به تثبیت مقررات و قوانین که از دیگر محورهای بیانات رهبری بود، برنامه هفتم توسعه را «سند راهبردی نظام حکمرانی» توصیف کرد و گفت: طبق سیاستهای کلی توسعه که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده، رشد ۸ درصدی اقتصاد هدفگذاری شده که تحقق این رشد، نیازمند بازنگری و تقویت بهرهوری در همه حوزهها بهویژه منابع انسانی است.
فرخی، بهرهوری منابع انسانی را در صدر الزامات رشد اقتصادی دانست و افزود: هیچ نظامی بدون بهرهوری منابع انسانیاش نمیتواند به تحقق اهدافش امیدوار باشد بلکه این بهرهوری، نیازمند ارتقای معرفت شناختی کارکنان و بازنمایی دقیق هدف در ذهن آنهاست.
علوم شناختی؛ پلی میان نظر و عمل در حکمرانی
فرخی با طرح این سئوال بنیادین که «چرا بهرهوری منابع انسانی در کشور ما پایین است؟»، پاسخ را در فقدان شناخت صحیح از هدف و جایگاه فرد در ساختار کلان حکمرانی دانست و با الهام از بیانات اهل بیت (علیهمالسلام) که عمل را متوقف بر معرفت میدانند، توضیح داد: عمل بیمعرفت، بیثمر است؛ فرد اگر نداند برای چه کاری و در چه جایگاهی فعالیت میکند، هیچگاه بهرهور نخواهد بود.
وی بیان کرد: این همان جایی است که علوم شناختی و جنگ شناختی وارد میدان میشوند، علوم شناختی میتوانند به کمک سیاستگذاران بیایند تا بازنمایی هدف و نقش افراد در ساختار نظام، بهصورت دقیق در سامانه شناختی آنها نهادینه شود.
بازنمایی هدف؛ عنصر گمشده بهرهوری منابع انسانی
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه بر اهمیت بازنمایی صحیح اهداف در ذهن کارکنان تأکید کرد و گفت: افرادی که در قوای مختلف نظام مشغول به خدمت هستند، اگر ندانند که در حال خدمت به چه هدف والایی هستند، یا اگر نتوانند جایگاه خود را در مسیر تحقق آن هدف بازتعریف کنند، هرگز انگیزه و بهرهوری لازم را نخواهند داشت.
وی این بازنمایی را حاصل ترکیب دانش، مهارت و بینش فردی دانست و افزود: شناخت صحیح، دانش تخصصی و مهارتهایی چون حل مسئله، فرد را آماده میکند تا مأموریت سازمانی خود را درک کرده و خود را در مرکز آن ببیند؛ این شناخت، موتور محرک بهرهوری است.
شایستگی، دانایی و همافزایی؛ سهگانه حکمرانی انسانی
فرخی سپس به تحلیل مفهوم شایستگی (competency) پرداخت و آن را ترکیبی از سه مؤلفه دانش، مهارت و ویژگیهای شخصیتی عنوان کرد و گفت: اگر فردی قرار است در سازمانی مشغول به کار شود، باید خود را با آن نقش شغلی هماهنگ کند اما این تنها بُعد فردی ماجراست.
وی توضیح داد: بعد جمعی ماجرا در سطح حکمرانی وقتی به میان میآید که افراد از جایگاههای اجرایی به موقعیتهای ستادی میرسند و در این سطح، مسائل دیگر ساده و روزمره نیستند، بلکه حل این مسائل به راهحلهای غیرعادی نیاز دارد و فرد باید بتواند بین مسئله و هدف، میانبرهای شناختی طراحی کند و این دقیقاً کاری است که علوم شناختی در آن نقشآفریناند.
نیروی انسانی نسل جدید؛ دانشورز، مسئلهمحور، و خلاق
فرخی در بخش دیگری از تحلیل خود به تحولات نسلی در حوزه منابع انسانی اشاره کرد و توضیح داد: نیروی انسانی امروزی دیگر صرفاً کارگر یدی نیست؛ ما با نسلی مواجه هستیم که به تفکر و ایدهپردازی تکیه دارد، اگر کار برای این نسل چالشبرانگیز نباشد یا به آنها استقلال عملی داده نشود، بهراحتی از شغل خود دلزده میشوند و حتی اگر استعفا ندهند، دچار فرسودگی شغلی یا همان برنتاوت میشوند.
بهزعم وی برای جلوگیری از این بحران باید مسائل محوله به نیروی انسانی از جنس چالشهای شناختی و جذاب باشد، بهگونهای که حس خلاقیت و بینش درونی آنها را فعال کند و علم شناختی به ما کمک میکند تا ساختار سازمانی خود را متناسب با مغز انسان امروز بازطراحی کنیم.
نقش تثبیت قوانین در تحقق شعار سال
فرخی در جمعبندی تحلیل خود مجدداً به بیانات مقام معظم رهبری اشاره کرد و افزود: تحقق شعار سال بدون تثبیت قوانین ممکن نیست، ما باید قانون برنامه هفتم توسعه را نهفقط بهعنوان یک سند اقتصادی، بلکه به مثابه نقشه راهی برای حکمرانی نوین مبتنی بر علوم شناختی تلقی کنیم.
وی افزود: بند اول سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه که به بهرهوری منابع انسانی اشاره دارد، باید همچون یک حسن مطلع در اجرای سایر بندها لحاظ شود؛ بدون نیروی انسانی توانمند، متعهد و آگاه، هیچ رشدی محقق نخواهد شد.
فرخی در پایان با تأکید بر ضرورت ورود عالمانه به حوزه جنگ شناختی، علوم شناختی و بازطراحی ساختارهای کلان تصریح کرد: ما به زنجیرهای از بازنماییهای دقیق هدف (report chain) ، مسیر و شایستگی نیاز داریم تا بتوانیم نظام را به سوی شکوفایی واقعی سوق دهیم و این همان تحقق عملی شعار سال است.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!