حالت تاریک
دوشنبه, 22 بهمن 1403
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه اطلاع رسانی مرصاد هستید؟
رژیم پهلوی محصول تجددگرایی کورکورانه است
عضو هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه:

رژیم پهلوی محصول تجددگرایی کورکورانه است

عضو هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه با اینکه در دوران طاغوت جامعه کاملاً طبقاتی بود، گفت: رژیم پهلوی محصول تجددگرایی کورکورانه است.

نامدار یوسفوند در گفتگو با خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع‌رسانی «مرصاد»؛ با اشاره به جنایات رژیم طاغوت، اظهار داشت: افراد بی‌اطلاعی که حتی یک ساعت از آن زمان را درک نکرده‌اند و تنها در ماهواره‌ها، فضای مجازی و سایر رسانه‌ها فعال هستند، نمی‌توانند مرجع موثقی برای روایتگری دوران پهلوی باشند و جالب این است که امروزه، قدرت رسانه‌ای و روایت‌گری معکوس و وارونه فضایی را ایجاد کرده که گربه را پلنگ و شغال را شیر جلوه می‌دهد.

این عضو هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه افزود: مردم نه‌تنها از نظر معیشتی در مضیقه بودند، بلکه حتی از حقوق خود نیز اطلاع نداشتند. اکثر مردم، به‌ویژه جامعه بانوان، بی‌سواد بودند. در بیش از ۹۰ درصد روستاها خبری از لوله‌کشی آب، گاز، برق و سایر امکانات نبود. در مراکز شهرستان‌ها، تنها یک پزشک هندی یا پاکستانی وجود داشت و در مراکز استان‌ها نیز تعداد مراکز درمانی بسیار محدود بود. به همین دلیل، امید به زندگی در آن دوره حداکثر به ۵۰ سال می‌رسید.

یوسفوند گفت: همچنین، به علت نبود راه‌های ارتباطی، خطر مرگ نوزادان و مادران بیش از دیگران آن‌ها را تهدید می‌کرد، برای واکسیناسیون کودکان نیز امکاناتی در شهرستان ما وجود نداشت و خانواده‌ها مجبور بودند آن‌ها را به شهرستان دیگری ببرند.

وی گفت: برخی می‌گویند که در آن زمان ارزش پول بالا بود، این درست است، اما بیشتر مردم پول چندانی نداشتند و قدرت خرید پائین بود، حتی خانواده‌هایی که از نظر مالی وضعیت بهتری داشتند نیز به‌دلیل نبود امکانات، در مضیقه بودند، برای مثال، فردی ثروتمند که در روستایی بدون جاده زندگی می‌کرد، حتی امکان خرید و استفاده از دوچرخه را نداشت یا در روستاهای بدون برق، افراد توانمند نیز از داشتن وسایل برقی محروم بودند. 

یوسفوند ادامه داد: جامعه کاملاً طبقاتی بود؛ مراکز استان‌ها نسبت به شهرستان‌ها از امکانات بهتری برخوردار بودند، اما در همان مراکز استان نیز تنها عوامل وابسته به رژیم در رفاه بودند. در شهرهایی مانند پایتخت، وجود حلبی‌آبادها گواهی بر فقر و فلاکت بود.

وی افزود: یکی از وضعیت‌های اسفبار آن دوره، شکل‌گیری طبقه‌ای از اشراف حاکم بود که عمدتاً در سازمان‌های فراماسونری، ساواک و سیا عضویت داشتند و تمامی امکانات کشور در اختیار آن‌ها بود.

یوسفوند ادامه داد: رضاخان در ابتدای حکومت خود، املاک بسیاری از کشاورزان را تحت عنوان زمین‌های خالصه غصب کرد و در دوران سلطنت پسرش، بخش عمده‌ای از درآمد نفت صرف عیاشی‌های دربار می‌شد به‌گونه‌ای که برای یک بیماری جزئی، هواپیما می‌فرستادند تا از اروپا دارو بیاورند. در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله نیز تمام غذاها و آشپزها با هزینه‌های سرسام‌آور از کشورهای غربی تأمین شدند.

وی افزود: سؤال اینجاست که چرا رژیم پهلوی بر سرنوشت کشور حاکم شد و چرا امروزه تلاش می‌شود که آن رژیم تطهیر شود؟ حتی رضاخان، که یک نظامی بی‌سواد و قلدر بود، به‌عنوان قهرمان معرفی می‌شود. باید گفت که رژیم پهلوی محصول یک فرآیند خاص استعماری و تجددگرایی کورکورانه بود.

یوسفوند گفت: این رژیم با کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ روی کار آمد و در سال ۱۳۰۵ تثبیت شد، رضاخان که نماینده‌ای از سوی بیگانگان بود، دوره‌ای سیاه در تاریخ ایران رقم زد. دوره‌ای که با قتل‌های هدفمند مخالفان سیاسی، کشتار برخی اقوام و سرکوب اعتراضات همراه بود. استبداد محمدرضا شاه نیز، که پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به قدرت بازگشت، ایران را به بزرگ‌ترین زندان جهان تبدیل کرد، در این دوران، بسیاری از مخالفان، با هر عقیده‌ای، کشته، تبعید، زندانی یا شکنجه شدند.

وی تأکید کرد: استیلای استبداد پهلوی وابسته به همراهی دولت‌های غربی مانند آمریکا و انگلیس بود. به همین دلیل، علی‌رغم حمایت این کشورها از شاه، در طول ۵۸ سال حکومت پهلوی، هیچ اقدام مؤثری برای توسعه و پیشرفت ایران انجام نشد. بلکه، شرایط وابستگی همه‌جانبه (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و...) بر کشور تحمیل شد. در این دوران، ۶۰ هزار مستشار نظامی و اداری آمریکایی در ایران حضور داشتند که هزینه‌هایشان از جیب ملت پرداخت می‌شد و بر تمام سازمان‌ها و ادارات کشور نفوذ داشتند. 

یوسفوند تصریح کرد: هیأت حاکمه دربار بدون اجازه آن‌ها حتی قادر به تصمیم‌گیری در امور جزئی نبود. علاوه بر این، حکومت شاه به مستشاران آمریکایی مصونیت قضائی (کاپیتولاسیون) اعطا کرد که استقلال کشور را به چالش کشید. اعتراض‌ها به این خیانت، با سرکوب شدید مواجه شد و وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تبعید امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۳ را رقم زد.

این عضو هیأت علمی دانشگاه رازی ادامه داد: رژیم پهلوی به تمامیت ارضی کشور نیز خیانت کرد. بخشش آرارات و برخی مناطق دیگر، همچنین اعطای جزیره بحرین و جزایر اطراف آن در سال ۱۳۴۹ به دستور انگلیس، نمونه‌هایی از این خیانت‌ها هستند.

وی خاطرنشان کرد: در آن دوران، با پیشنهاد شخصیت‌هایی همچون دکتر حسابی، چند دانشگاه در کشور تأسیس شد، اما اغلب دانشگاه‌ها تنها تا مقطع کارشناسی دانشجو تربیت می‌کردند. بسیاری از دانشجویان برای ادامه تحصیل راهی کشورهای غربی می‌شدند و برخی از آن‌ها به شخصیت‌های غرب‌زده تبدیل شدند.

این عضو هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه تصریح کرد: در آن زمان، بیش از ۷۰ درصد سران سیاسی از حدود ۴۰ خانواده خاص بودند و عموم مردم نماینده‌ای در حکومت نداشتند.

وی یادآور شد: نابودی کشاورزی ایران از دیگر اقدامات ضد ملی رژیم پهلوی بود، واردات بی‌رویه محصولات کشاورزی، به‌ویژه از آمریکا، به اقتصاد کشاورزی کشور لطمه زد، با وجود فروش ۶ میلیون بشکه نفت در روز، جمعیت کمتر کشور ۳۶ میلیون نفر و تعداد محدود حقوق‌بگیران، زیرساخت‌های توسعه شکل نگرفت. 

یوسفوند گفت: اگر درآمدهای نفتی به درستی مدیریت می‌شد، ایران حتی می‌توانست از کره جنوبی نیز پیشی بگیرد. اما در آن دوران، سرمایه‌های ملی یا دربار را غنی‌تر کرد یا به بیگانگان تقدیم شد. کارخانه‌هایی که تأسیس شدند نیز اغلب مونتاژی و وابسته به تکنولوژی خارجی بودند که آثار منفی آن سال‌ها گریبان‌گیر کشور شد.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.